"آموزش تار و سه تار تهران و کرج"
ــ یک جلسه به عنوان مشاوره و آموزش مبانی بصورت رایگان
ــ زمان هر جلسه حداقل یک ساعت
ــ در نظر گرفتن شیوه ای منحصر به فرد برای آموزش هر هنرجو به تناسب ویژگی ها، توانایی ها و علائق شخصی
ــ خصوصی ، نیمه خصوصی
ـــ مبتدی ، پیشرفته
تلفن:
09361890088
-------------------------
آموزش و تدریس تار، سه تار، تنبک، تنبور، نی، پیانو، کیبورد و ...
آموزش موسیقی برای کودکان
و تهیه و فروش انواع سازهای ایرانی
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آموزش تار در کرج، آموزش سه تار در کرج و آدرس taar-setaar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
معمولا" آلات موسیقی ای که شامل سیم و دسته هستند، پس از مدت زمانی باید رگلاژ دسته شوند چراکه مقداری جاخوردگی در دسته ساز بوجود می آید. در سالهای اخیر که چسب چوب و دیگر انواع چسبهای صنعتی به بازار آمده، عده ای مبادرت به استفاده از این نوع چسبها می کنند که متاسفانه ساز تولید شده آنان جنبه یکبار مصرف پیدا می کند چون در آینده دور (مثلا 70 یا 80 سال دیگر) پس از هرگونه جاخوردگی، پیچ خوردگی، شکستگی بر اثر حوادث و ضربه، دیگر ساز را نمی توان ترمیم اصولی کرد، چون اصولا" این چسبها باز نمی شوند.
در صورتیکه سازگران قدیم که از چسب گرم سریشم استفاده میکردند به ساز اجازه میدادند تا بتواند قابل تعمیر باشد… امروز هم اگر کمی بوی بد سریشم را تحمل کنیم و قدری حوصله و صرف وقت را چاشنی این فن والا و ذیقیمت کنیم، محصولی بهتر و اصولی تر بدست میاید که رضایت نسلهای بعد را نیز به همراه خواهد داشت.
پیش از جاگذاری میخ های بیخ دسته، محل را سوراخ کنید
بر اثر کوبیدن میخ های بیخ دسته تار، پس از گذشت زمان ترکهایی (آن هم در محل خطرناکی مثل بیخ دسته!) ظاهر میشود که برای اجتناب از این خسارت میتوان قبل از کوبیدن هر میخ، با مته هم شماره میخ، سوراخی ایجاد کرد و پس از آن میخ را در سوراخ ایجاد شده با فشاری بسیار کمتر فقط "جا زد" نه آنکه با چکش کوبید.
مشکلات نوازندگان چپ دست
همیشه نوازندگان و هنرآموزان چپ دست تار و سه تار با مشکلاتی روبرو هستند؛ یا ساز را همچون دیگران بدست میگیرند که در این صورت نمیتوانند همچون یک راست دست ساز بزنند و پیشرفت کنند و یا ساز را چپ دست می کنند که در این صورت به چند مشکل دیگر بر می خورند:
اول اینکه همیشه باید ساز خود را به کلاس بیاورند و ببرند. دوم اینکه، اگر جایی سازی ببینند نمی توانند آنرا بیازمایند، دیگران هم در مورد ساز ایشان همین مشکل را دارند. سوم اینکه، ساز انتخابی و خریداری شده آنان ممکن است پس از چپ دست کردن افت شدیدی کند، چراکه سیمهای بالا و پائین جابجا شده است که متاسفانه در این سه مورد تقریبا" چاره ای جز تحمل نیست! ولی در مورد چهارم، هنگامیکه بخواهیم سازی را اصطلاحا" چپ دست کنیم، ناچار باید یک ناو در جهت معکوس با ناو موجود روی دسته ایجاد کنیم.
این عمل که قدری کارگاهی است و نیز موجب مراجعات بعدی میشود و ضمنا پس از نتیجه کار شکل و ظاهری یکسان و قرینه با ناو قبلی حاصل نمیشود، مشکل ایجاد میکند. پیشنهاد اینکه به سادگی کلیه سازها را از ابتدا با دو ناو بسازیم، یعنی هرکدام در یک طرف دسته تار یا سه تار وسپس ساز را به اصطلاح رنگ و لاک کنیم.
شیارهای خرک را تا حد امکان زیاد کنید
بر روی خرک بعضی سازهای جدید فقط به تعداد سیم های آن ساز شیار وجود دارد که پیشنهاد می شود بر روی تاج خرک تا جایی که میسر است شیار بیندازیم، چراکه بعضی کوکهای قدیمی را باید با تغییر محل سیم همراه کنیم؛ ضمن آنکه بدین ترتیب هر نوازنده میتواند به سلیقه خود جای سیمها را تغییر دهد.
نتايج تحقيقات علمي و روان شناسي اعلام مي کند که زيباترين اشکال و سطوح از نظر انسان ها، آنهايي هستند که در ابعاد آنها نسبت طلايي بکار رفته است. اين نسبت به عنوان عدد في خوانده مي شود و معادل آن به صورت اعشاري در حدود 1.618 است.اين نسبت را در دوره رنسانس نسبت اسماني و از قرن 19 نسبت طلايي مي خوانند. با نگاه دقيق به اندازههاي تار يحيي متوجه ميشويم که ابعاد کاسه تار به اندازه 34 در 21 يکي از دقيقترين مستطيلهاي طلايي است.(مستطيلي است که نسبت عرض و طول آن 1.618 باشد که از نظر زيباييشناسي شکيلترين و زيباترين مستطيل است).البته در بعضي از تارهاي آخر يحيي اندازه 35.1 در 21.7 نيز مشاهده شده که همان نسبت طلايي را دارد. ازطرف ديگر اندازه خطي که کاسه و نقاره را به دو نيم ميکند در پايينترين نقطه اتصال با کف کاسه در فاصلهي نسبت طلايي از طول کاسه تار است خرک تار نيز دقيقآ با همين نسبت بروي دهانه تار قرار ميگيرد. يعني اگر طول کاسه را 34 بدانيم محل قرار گيري خرک در فاصله 21سانتي از بيخ دسته است. علاوه بر اين نيز محل زدن مضراب بر سيمهاي تار در فاصله معکوس محل خرک است.و اين در حالي است که محل ضربه به سيم بر روي سيمهاي سه تار که همين طول سيم مرتعش را دارد در حدود 1.5 تا 2 سانتيمتر جلوتر ،به طرف دسته است.
طرح در ابعاد دقيق نيست
بدون شک تراشيدن کاسهي تار در ابعاد و تناسبات طلايي فقط ميتواند ناشي از چشم زيباييشناس استاد يحيي باشد که نه فقط در ابعاد کاسه بلکه در تراش تمام منحنيهاي کاسه، نقاره و دهانهها به زيباترين فرم و لطيفترين قوسها و منحنيها تجلي يافته است. البته عده اي ممکن است فکر کنند که تناسبات طلايي از ذهن غربي ها و از ديد زيبايي شناسي انان بدست آمده است، در حالي که اين تناسب در ابعاد بدن انسان و در اندازه هاي برگ گياهان و در طبيعت به وفور ديده مي شود . شايد بد نباشد که به تناسبات طلايي که در ويلنهاي استراديواري نيز بکار رفته توجه کنيم. البته اين مطلب در سايتهاي مربوط به ويلنسازي مورد بررسي قرار گرفته است ولي شايد ديدن ويلن و تناسبات آن جالب باشد.
برگرفته از کتاب “هنر طراحي ويلون” نوشته سرجيو موراتف
به هر صورت بايد اذعان کرد که اين بحث فرصت و مطلب بيشتري را ميطلبد که شايد در زماني ديگر بتوان آن را بهتر و کاملتر بررسي کرد.
در سال ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. در کودکی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در ده سالگی در خانواده ای اهل موسیقی شروع کرد. برای ادامهٔ تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا با سازهای دیگر چون تار و ویلن آشنا شد. ویلن را نزد برادرش محمود ذوالفنون آموخت. در هنرستان از رهنمودهای موسی معروفی در زمینه تکنیک سهتار برخوردار شد. همزمان با تأسیس رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا، به آنجا راه یافت. آشنایی با شخصیتهای موسیقی ملی ایران از جمله نورعلیخان برومند و دکتر داریوش صفوت، شناخت تازهای از موسیقی اصیل ایران و امکانات وسیع سهتار برای وی به ارمغان آورد و از سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را روی سهتار متمرکز کرد.
ذوالفنون سالیان متمادی در زمینه تحقیق و تتبع گام برداشت و کوشید جوانان را با این قلمرو آشنا کند. مهمترین کار وی پس از تحقیق، تدریس بود. کتابی با عنوان گل صدبرگ (به کوشش سروش قهرمانلو) که مجموعهای از نوشتهها و خاطراتش درباره موسیقی است، از او منتشر شدهاست.[۲]
جلال ذوالفنون در ۲۸ اسفند ماه سال ۱۳۹۰ در اثر خونریزی داخلی پس از جراحی قلب باز، در بیمارستان البرز کرج درگذشت و به وصیت خودش وبا حضور دوستاران و خویشانش در قبرستان امامزاده طاهر کرج دفن شد.
جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف هنر از جمله تار، سهتار، سنتور و کمانچه به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبانخان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سهتار و سنتور هم مینواخت. عموی او غلامرضا سارنگ (سارنج) هم از نوازندگان کمانچه بود.
جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز مینواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.
در کتاب «موسیقیدانان ایرانی» نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «شهناز نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامههای گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید موسیقی ایران کنسرتهای بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامههای جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»
وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.
در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن کار میکرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.
جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و آواز -سه تار نیز آشنایی کامل دارد؛ که تمام فایلهای صوتی استاد موجود است و در درجه استادانی چون یاحقی -پایور مینوازد. معروف است که او در شیوه نوازندگی میتواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند.
کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین از فرزندان استاد شهنار هستند که در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران اقامت دارند.
حسن کسائی: شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز میزنند و همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.
محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی میکند و من با ساز شهناز زندگی میکنم. من تنها خوانندهای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز میدانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازندهها که ۸۰ درصد سازی میزنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.
داریوش پیرنیاکان: جلیل شهناز هنرمندی است که زاوایای بسیاری در سازش نهفتهاست. وی علاوه براشراف کامل بر ردیف و رموز آن، ویژگی منحصربهفردی دیگری نیز داشت. جواب آوازهای شاهکار و بی نظیر، استفاده از تمام امکانات ساز، نواختن بسیاری از گوشههای مهجور، رعایت جملهبندی در نوازندگی از جمله ویژگیهای نوازندگی جلیل شهناز است.
جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ در بیمارستان آراد درگذشت محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: "استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمهٔ استاد فقط لایق شهناز و استاد جلیل شهناز را بسان حافظ که تکرار ناشدنیست و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود."
پس از درگذشت جلیل شهناز، رامیز قلی اف نوازنده برجسته تار در جمهوری آذربایجان پیام تسلیتی به همین مناسبت از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود.
آثار
- آلبوم "عطرافشان" (همراه با تمبک محمد اسماعیلی)."زبان تار" (تا تمبک جهانگیر ملک)...
- کتاب «گلهای جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). نت نگاری: هوشنگ ظریف. انتشارات سرود، تهران، ۱۳۷۹. برخی از آلبومهای جلیل شهناز:
این سازها در گروه بندی سازهای موسیقی سنتی ایران در گروه سازهای زهی زخمه ای قرار می گیرند .اکثر قریب به اتفاق سازهای زهی زخمه ای تشکیل شده اند از یک شکم در ته ساز ، یک گردن یا دسته ( محل قرار گرفتن انگشتان دست چپ) و یک سر که گوشی های مربوط به کوک در آنجا قرار گرفته اند . در ساز تار ، قسمت شکم دو قسمتی است که به قسمت کوچکتر نقاره و به قسمت بزرگتر کاسه می گویند .
تار تار از بیش از یکصد سال گذشته یکی از سازهای مهم و محبوب موسیقی ایرانی به شمار می آید و مورد توجه همه ی طبقات مردم قرار گرفته است . این ساز دارای 4 قسمت : پنجه - دسته - کاسه و نقاره می باشد که روی قسمت کاسه و نقاره پوست کشیده شده است . این ساز در گزوه سازهای زهی زخمه ای و دسته ی آن دارای دستان بندی ( پرده بندی )می باشد . روی ساز امروزه 28 پرده بسته می شود که 15 عدد سه لایی و 13 عدد 4 لایی است .جنس پرده ها از زه یا روده ی گوسفند بوده که اخیرا از نوع نخی و پلاستیکی آن نیز استفاده می کنند .تار دارای 6 سیم فلزی که سیم های اول و دوم و پنجم از آلیاژی فولادی و سیم های دیگر از جنس آلیاژ روی - مس و برنز است . این ساز توسط مضراب یا زخمه ای به طول حدود سه سانتی متر نواخته می شود .
سه تار
این ساز دارای 4 سیم می باشد و سیم ها توسط ناخن انگشت سبابه نوازنده مرتعش می شود . این ساز هم مانند تار دارای پرده بندی می باشد . وسعت صوتی این ساز مشابه تار دو اکتاو و یک ششم کوچک است . کاسه ساز چوبی و تقریبا کروی که سطح آن گلابی شکل است می باشد. روی کاسه صفحه ی نازک چوبی تعبیه شده و به منظور خروج صدا چند سوراخ روی آن قرار دارد . تار و سه تار دارای یک خرک می باشند که روی چوب کاسه(در سه تار ) و پوست کاسه ( در تار ) قرار می گیرد و در سمت دیگر شیطانک وجود دارد که جدا کننده ی دسته از پنجه می باشد .
از معروف ترین نوازندگان تار می توان به میرزا عبدالله - علی اکبر شهنازی - آقا حسینقلی - موسی معروفی - کلنل علینقی وزیری - درویش خان -لطف الله مجد - نصرالله زرین پنجه - نورعلی برومند - جلیل شهناز - محمد رضا لطفی و حسین علیزاده - داریوش طلایی - هوشنگ ظریف - فرهنگ شریف اشاره کرد . از نوازندگان بزرگ سه تار نیز می توان از احمد عبادی و جلال ذوالفنون و مسعود شعاری یاد کرد .
جلال ذوالفنون علی اکبر شهنازی جلیل شهناز
هوشنگ ظریف میرزا عبدالله فرهنگ شریف-محمدرضا لطفی احمد عبادی honaroandishe.com
هر چهار سیم سهتار میتوانند توسط گوشیهایی که در انتهای دسته تعبیه شده کوک شوند. نت پایهٔ کوک سهتار و تار معمولاً نت دو برای سیم یکم است و بقیه سیمها بر اساس سیم اول کوک میشوند. نت ِ دوی مورد استفاده در سهتار، در پیانو سی وسط (Middle C) است. نت دو در موسیقی ایرانی معمولاً نیم پرده پایینتر از نت دو در موسیقی کلاسیک، و برابر با سی بمل در دیاپازون است.
بعضی اوقات برای تمرین از پایه نت لا برای کوک سیم یکم استفاده میشود چرا که صدای ساز بمتر بوده و گوش نوازنده را آزار نمیدهد. دلیل دیگر برای استفاده از نت ِ لا شلتر بودن سیمهاست و در نتیجه آسیب کمتری به سیم رسیده و عمر مفید آن بالا میرود؛ در عین حال که انگشتگذاری و اجرای تکنیک هایی مانند مضراب ریز روی سیم شل آسانتر است.
معمولا برای هر دستگاه کوک خاصی در نظر گرفته میشود، اما بسته به دستگاه، احساس نوازنده و تم آهنگ مورد نظر میتواند متفاوت باشد. عوض شدن کوک ساز در هر دستگاه و آواز در موسیقی ایرانی منجر به عوض شدن حال و هوای آهنگها میشود اما میتوان با استفاده از کوک ِ دستگاهها و آوازهای مختلف، آهنگهای مربوط به دستگاه و یا آوازی دیگر را نواخت.
حالتهای مختلف کوک
نامگذاری سیمها برای کوک قراردادی است. به این معنی که لازم نیست کوک سیم همان نت دیاپازون باشد. برای مثال در حالتی که قرار باشد سیم اول روی نت دو کوک شود و سیم دوم روی نت سل، میتوان هر دو را یک پرده پایینتر آورد و سیم اول را روی نت سیبمل و سیم دوم را روی نت فا کوک کرد. در موسیقی سنتی ایران میتوان هر دستگاه را با کوکهای مختلف اجرا کرد که در اینجا متداولترین آنها معرفی میشود.
حالتهای کلی کوک
حالت سیم و نوع صدا
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
صدای ریز با سیمهای سفت و کشیده
دو
سل
دو
دو
سیمها دو نیمپرده بمتر کوک شوند
سیبمل
فا
سیبمل
سیبمل
سیمها سه نیمپرده بم تر کوک شوند
لا
می
لا
لا
به علت پایینتر بودن نت دو در موسیقی سنتی ایران نسبت به موسیقی کلاسیک به میزان یک پرده، کوک ِ «سی بمل، فا، سی بمل، سی بمل» همان کوک ِ «دو، سل، دو، دو» شناخته میشود. در واقع، نامگذاری این کوک (که در اینجا کوک ماهور است) به عنوان «دو، سل، دو، دو» برای راحتی کار نوازندگان و هنرجویان است تا نسبت فاصله بین نت مورد استفاده در سیم یکم تا سیم دوم را که ۵ نیم پرده است، درک کنند.
کوک شور
دستگاه شور مادر دستگاههای موسیقی ایران است و تمامی دستگاهها و آوازها (به جز دستگاه چهارگاه) از شور مشتق میشوند.
کوکهای متداول شور
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
شور سُل
دو
سل
دو
فا
شور ر
دو
سل
ر
ر
شور دو
دو
فا
دو
دو
شور لا
دو
سل
لا
ر
متعلقات شور
آوازهای ابوعطا، بیات ترک، اقشاری،دشتی،بیات کرد و بیات اصفهان با اینکه از متعلقات دستگاه شور هستند، اما هر یک دارای کوک ِ جداگانهای هستند. (امروزه آواز بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون خوانده میشود که در قدیم متعلق به شور بوده و ربع پرده با شور تفاوت دارد.)
آواز ابوعطا
کوکهای متداول شور
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
توضیحات
ابوعطا دو
دو
سل
دو
فا
مأخوذ از شور سل
ابوعطا سل
دو
سل
ر
ر
مأخوذ از شور ر
ابوعطا فا
دو
فا
دو
دو
مأخوذ از شور دو
ابوعطا ر
دو
سل
لا
ر
مأخوذ از شور لا
آواز بیات ترک
کوک سهتار در آواز بیات ترک به روایت احمد عبادی نوازنده سهتار به این گونه است:
نام
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
بیاتترک سیبمل
دو
فا
سیبمل
سیبمل
راستکوک سیبمل
دو
سل
سیبمل
فا
بیاتترک دو
دو
سل
دو
دو
بیاتترک میبمل
دو
فا
میبمل
میبمل
بیاتترک فا
دو
فا
دو
دو
آواز افشاری
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
دو
سل
دو
دو
آواز دشتی
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
دو
سل
لا
ر
کوک همایون
کوک مورد استفاده برای دستگاه همایون دقیقا مانند کوک ِ مورد استفاده در آواز ِ ابوعطاست. در نوازندگی آواز بیات اصفهان نیز نیز از همین کوک برای سهتار استفاده میشود.
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
همایون می کرن
دو
سل
ر
ر
همایون ر کرن
دو
سل
دو
دو
همایون لا کرن
دو
سل
لا کرن
ر
همایون لا کرن ۲
دو
فا
سل
دو
همایون سل کرن
دو
فا
سل کرن
می بمل
کوک ماهور
کوک ِ سهتار در دستگاه ماهور به عنوان پایه شناخته میشود و در این کوک، سهتار دارای بیشترین وسعت صوتی خود است.
سیمهای سهتار برای نوازندگی دستگاه ماهور به این صورت کوک میشوند:
در قرن حاضر نواختن این ساز دچار تحولات زیادی شده است و هم اینک بیش از ده شیوه سه تار نوازی را داریم که هر یک بر گرفته از شیوه قدما و ترکیب آن با شیوه های دیگر از جمله سلایق شخصی است. این تفاوت نواختن ها در عمل با استفاده از تنوع مضراب زنی، موقعیت قرار گفتن دست مضراب زن بر روی صفحه ساز و نحوه پرده گرفتن توسط دست چپ حاصل می شود. عواملی همچون نواخت ملایم بر روی سیم ها، تک سیم نوازی، شلوغ نوازی، تنبوری نوازی و سرعت مضراب و پنجه باعث می شوند صداهای متفاوتی از این ساز شنیده شود. در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، میرزا عبدالله فرزند آقا علی اکبر فراهانی از نخستین کسانی بود که سه تار را، مانند تار یکی از سازهای بنیادین موسیقی ایرانی دانست و خود او نیز علاوه بر تار، نوازنده چیره دست سه تار بود. اما از آنجا که در نخستین ضبط های موسیقی ایرانی هیچ اثری از سه تار نوازی میرزا عبدالله به ثبت نرسیده است، اطلاع دقیقی از شیوه نوازندگی سه تار او نداریم.
پس از وی، شاگردش درویش خان شاخص ترین نوازنده سه تار زمان خود بود که از او نیز هیچ نمونه صوتی بر جای نمانده است. درویش خان علاوه بر تار، شاگردان ممتازی در نوازندگی سه تار داشت که می توان به نام های ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی، یوسف فروتن، سعید هرمزی و کلنل علی نقی وزیری اشاره کرد. وزیری با وجود آن که شاگرد مستقیم درویش خان بود ولی در نوازندگی سه تار دنباله رو استادش نشد و یک شیوه کاملاً شخصی در پیش گرفت. سنت سه تار نوازی بر اساس ردیف موسیقی ایران با تفاوت هایی در نحوه بیان، بعدها توسط احمد عبادی، داریوش صفوت، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی و داریوش طلایی ادامه یافت.
شیوه نوازندگی این ساز پس از ورود به رادیو تغییر کرد. احمد عبادی فرزند کوچک میرزا عبدالله در سال 1327 توسط اسماعیل نوّاب صفا به رادیو دعوت شد و برای اوّلین بار در مرداد ماه سال 1327 صدای سه تارش از رادیو پخش گردید. پیش از آن شیوۀ قدما در نوازندگی سه تار بدین شکل بود که تمامی سیم ها با یکدیگر به صدا در می آمد ولی عبادی شیوه خلوت نوازی یا تک سیم نوازی را سرلوحه کار خویش قرار داد. عبادی گر چه فرزند میرزا عبدالله بود ولی مرگ زود هنگام پدر این فرصت را به او نداد تا از محضرش استفاده کند. بنابراین بعدها نوازندگی سه تار را از خواهران خود خصوصاً ملوک خانم که سه تار را به شیوۀ پدر می نواخت فرا گرفت. با این وجود، عبادی شیوه سه تار نوازی پدر را دنبال نکرد و خود در این فن، صاحب شیوه مخصوصی شد.
پس از فوت استاد صبا شیوه نوازندگی قدما چندان پیگیری نشد و سه تار نوازی عملاً به سلایق شخصی میل کرد. به عبارتی هر یک از نام آوران نوازندگی این ساز با استفاده از منابع مختلف و لحاظ سلیقه های شخصی به الگوهای متفاوتی از نوازندگی سه تار دست یافتند. این تفاوت ها به گونه ای است که یک شنونده کم آشنا هم با چند بار گوش دادن متوجه آن ها می شود. از شاگردان مستقیم ابوالحسن صبا می توان به دکتر داریوش صفوت، دکتر تفضلی و محمود تاجبخش اشاره کرد.
از دیگر نوازندگان مطرح سه تار می توان به نام های عطا جنگوک، داریوش پیرنیاکان، مسعود شعاری، بهداد بابایی، رامین جزایری و فرشاد توکلی اشاره کرد که برخی از ایشان تلفیقی از شیوه های گوناگون همراه با سلیقه های شخصی را در سه تار نوازی سنتی دنبال می کنند و برخی دیگر مانند رامین جزایری و فرشاد توکلی دنباله رو شیوه ابوالحسن صبا هستند.
سه تار سازی سبک، کم حجم و نسبتاً ارزان قیمت است و صدایی ملایم دارد. به همین دلیل علاقه مندانش بیشتر از دیگر سازهای ایرانی مانند تار، سنتور و کمانچه هستند. به غیر از اساتیدی که نام و نمونه کارشان در این مجموعه آمده است، نوازندگان زیادی هم اینک به نواختن و آموزش این ساز ظریف مشغول هستند، افرادی مانند حمید سکوتی، هادی آذرپیرا، مهرداد ترابی، بهنام وادانی، قشنگ کامکار، وصال عرب زاده، انوش جهانشاهی، امیر حسین پورجوادی، بهاره فیاضی، فرید خردمند، عرفان گنجه ای، علی بوستان، امین رامین، سروش قهرمانلو، مهدی رستمی، سیاوش کرمی، حافظ ناظری، تهمورس پورناظری، علیرضا مرتضوی، مژگان شجریان، آرشام قادری، وحید خسروی، بهراد توکلی، سپیده مشکی، کاوه گرایلی و ....
سیم های سفید(Do)وهنگام با قطر 18/0 میلی متر و گاه ضخیم تر ,از جنس فولادی در دو نوع با روکش کروم و بدون روکش موجود می باشد . البته انواع سیم فقط به این دو نوع منحصر نمیشود و آلیاژ هر قرقره سیم با قرقره دیگر متفاوت است و معمولا نوازندگان با روشهای خاص خود کیفیت آلیاژ را حدس میزنند. گاه آنرا در معرض اتش میگیرند و بعضی لَختی سیم و فر نخوردن آنرا مطلوب می دانند. معمولا صدای سیم هایبدون روکش کروم زنگ دارتر, بازتر و شفاف تر است وسیم های روکش دار صدایی تمیزتر و قدری گرفته تر و البته با صدای اضافه کمتر و مناسب برای ضبط دارد که نوازندگان می توانند با در نظر گرفتن صدای سازشان، فشار پنجه و مضراب ، سلیقه شخصی و موارد دیگر نوع و ضخامت سیم های سفید را انتخاب کنند. در بعضی از موارد از سیمهای با قطر 19/0 و 20/0 میلیمتر و گاهضخیم تر نیز استفاده می شود .
سیم های زرد ( قرمز)(Sol)معمولا با قطر 20/0میلی متر و بم با قطر 35/0میلی متر از جنس برنز می باشند.برای تار تا 30 سال قبل از جنس برنجی که زرد رنگ بودند استفاده می شد که صدای کم زنگ تری داشت و کیفیت بهتر صدای سیمهای برنزی جدید باعث از رده خارج شدن سیمهای برنجی شد ولی اسم آن یعنی سیم زرد باقی ماند.گاه نوازندگان با توجه به نکات مذکور از قطر 22/0میلی متر برای سیم های زرد وقطر 38/0 و 40/0 میلی متر برای سیم های بم نیز استفاده می کنند . قطر سیم های زرد معمولا 0/2 میلی متر از سیم های سفید بیشتر می باشند.البتهمدتی است که سیمهایی با ضخامت های اعداد فرد بین شماره های زوج در بازار مشاهده میشود که برای نوازندگانی که دارای گوشهایی حساس و دقیق هستند راهگشاست.بطور کلی سیمهایی که در تار و سه تار استفاده میشوند سیم هایی برای مصارف صنعتی بودند ولی در حال حاضر شرکت هایی وجود دارند که علاوه بر سیم های صنعتی،سیم ساز(Music Wire)هم تولید می کنند؛ از جمله وبر(Weber)در فرانسه و شرکت پیرامید(Pyramid)در آلمان .
شرکت های تولیدکننده از این سیم ها جهت هسته مرکزی سیم های فنری و تولید این سیمها برای نتهای زیر بعضی از پیانوها استفاده می کنند.
برای سیمهای سه تار نیز بطور معمول از همین سیمها استفاده می شود ولی به دلیل تنوع سلیقه در طرز نواختن سه تار , شماره سیمهایگوناگونی برای سه تار های مختلف بکار گرفته می شود.
وقتی در جمعی نام از استاد حسن کسایی می آید ، در وجود شنونده ناخواسته حسی از احترام و معنویت پدیدار می شود . چرا که سخن از انسانیست که همیشه و از هر زبان فقط و فقط تحسین و تمجید می شنوی . و هنگامی که سخن از هنر ایشان به میان می آید ، خواه گوینده استادی باشد و خواه هنرجویی و خواه یک مشتاق به موسیقی باز حالتی از تعظیم در برابر هنر ایشان احساس میکنی .
غنیمتی ست اگر این استاد بزرگ و بی همتای « نی » و نوازنده صاحب سبک و بسیار شیرین نواز « سه تار » توصیه ای برای « سه تار نوازان » داشته باشند .
استاد حسن کسایی:
« سه تار ساز سهل و ممتنعیست ، یعنی هر کس شش ماه سه تار میزند ، فکر می کند به پایان راه رسیده است . ولی مضراب هایی که در سه تار هست و اصلا اسلوب ساز زدن سه تار بسیار مشکل است و گردش صحیح ناخن و انگشت گذاری اگر در یک پوزیسیون (انگشت) غلط گذاشته شود ، امکان ندارد بشود اون جمله را صحیح اجرا کرد . اینست که دقت می خواهد. توصیه ای که می کنم ، به سه تار استاد صبا که نوارهایش موجود است و استاد ارسلان درگاهی و استاد عبادی گوش و توجه کنند. بقیه هم خوب سه تار زدند، اما این سه استاد را ترجیح می دهم »
علی اکبر شهنازی فرزند آقا حسینقلی که از 8 سالگی آموزش تار را نزد پدر خود آغاز و ظرف مدت 6 سال ردیف موسیقی ایرانی را از ویآموخت. در 14 سالگی اولین اجرایش با آواز « جناب دماوندی » بر روی صفحه ضبط شد.در 18 سالگی با مرگ پدر ؛ بر کرسی استادی وی تکیه زد و در سال 1308 هنرستان موسیقی شهنازی را بنا کرد . در سال 1341 ردیف مرحوم پدرش را، که در حال حاضر به نام « ردیف میرزاحسینقلی » مشهور است ، با اجرایی بسیار زیبا برای ادره فرهنگ وقت ؛ ضبط کرد. از سال 1364 با تعطیل کردن هنرستان خود ، آموزش در هنرستان ملی را آغاز و تا اواخر عمر ، در دوره عالی هنرستان موسیقی به انتقال گنجینه هنری خود اهتمام ورزید. « ردیف دوره ی عالی»(یک جلد کتاب و 4 نوار کاست ) با اجرای خود استاد ، از وی باقی مانده ؛ که از منابع مهم آموزش تار به شمار می رود. شهنازی ؛ نوازنده ای توانا ، خلاق و دارای تکنیک بسیار درخشان بود و شاگردان زیادی را از چند نسل تربیت کرد . میرزا حسن خان مشاور ،منتظم الحکما ، حاج آقا محمد ایرانی ، حبیب الله صالحی ، هوشنگ ظریف ، رضا وهدانی ، محمد رضا لطفی ، حسین علیزاده ، داریوش طلائی، داریوش پیرنیاکان ، و... از جمله شاگردان وی بوده اند.
شرکت در کلاس آموزش سه تار و تار در همه سنین امکان پذیر است. اموزش تار و سه تار به دو روش انجام می شود:
- روش سنتی گوشی یا سینه به سینه و یا مکتبخانه ای
- روش نوین تدریس از روی کتاب
کلاسهای موسیقی (آموزش تار) به صورت جلسات خصوصی و نیمه خصوصی برگزار می شود و مدرس تار در طول جلسه به آموزش درس جدید تار و رفع اشکالات تئوری و عملی هنرجو می پردازند.
ساز شناسی تار
تار از سازهای زهی و ایرانی است که با زخمه نواخته میشود.
در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود.
تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ ساز شناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است.
ساز تار به سازسه تاراز جهاتی مشابه است و از یک خانواده محسوب می شوند. شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سهتار بالعکس است (از پایین به بالا). این دو ساز از نظر تعداد پردهها نیز با هم شباهت دارند.
از نوازندگان پیشین ساز تار می توان از اساتیدی چون :آقا علیاکبر خان فراهانی،آقا حسینقلی، میرزاعبدالله، درویش خان، اسماعیل ساقی، علینقی وزیری، موسی معروفی، نصرالله زرینپنجه،علیاکبر شهنازی،مرتضی نیداوود،عبدالحسین شهنازی، غلامحسین بیگجهخانی، لطفالله مجد، عطا جنگوک، فریدون حافظی، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی
تار سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، میتواند با آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تک نوازی و هم نوازی را دارا میباشد.
سن آموزش تار
اموزش ساز تار در همه سنین امکان پذیر است. کودکان از حدود 7سالگی می توانند به یادگیری تار بپردازند ولی شروع کلاس آموزش تار بهتر است بعد از گذراندن دوره اموزش موسیقی کودک (ارف) باشد . نوجوانان و بزرگسالان هم می توانند به آموزش تار بپردازند .آموزش موسیقی در هیچ سنی دیر نیست و علاوه بر اینکه بعنوان تفریح محسوب می شود می تواند در تقویت حافظه و توانایی های ذهنی، و هماهنگی چشم ودست نقش داشته باشد.
میزان تمرین آموزش تار
پیشرفت در یادگیری موسیقی و کلیه رشته های هنری بتدریج و به آرامی انجام می شود و برای موفقیت و کسب مهارت، تمرین و ممارست لازم است. پیشرفت هنرجویان در نواختن تار بستگی به میزان تمرین و استعداد آنها دارد و تمرین روزانه و مداوم معمولا کارایی بیشتری دارد.