"آموزش تار و سه تار تهران و کرج"
ــ یک جلسه به عنوان مشاوره و آموزش مبانی بصورت رایگان
ــ زمان هر جلسه حداقل یک ساعت
ــ در نظر گرفتن شیوه ای منحصر به فرد برای آموزش هر هنرجو به تناسب ویژگی ها، توانایی ها و علائق شخصی
ــ خصوصی ، نیمه خصوصی
ـــ مبتدی ، پیشرفته
تلفن:
09361890088
-------------------------
آموزش و تدریس تار، سه تار، تنبک، تنبور، نی، پیانو، کیبورد و ...
آموزش موسیقی برای کودکان
و تهیه و فروش انواع سازهای ایرانی
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آموزش تار در کرج، آموزش سه تار در کرج و آدرس taar-setaar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
اصلاح پرده سالیان درازیست در موسیقی ما چه در موسیقی عملی چه نظری، مورد استفاده قرار می گیرد؛ هنوز هم پرده روی سازهای ایرانی به فرم گذشته استفاده می شود، البته این به معنای توقف روند اصلاح سازگاری و بهبود کیفیت در سازگری موسیقی ایرانی نیست. برای روشن شدن این موضوع به بحث در مورد انواع پرده های معمول سه تار و دلیل رد بعضی از طرح های پیشنهادی می پردازیم.
یک نوازنده آماتور اولین بار که نحوه بستن پرده و گره زدن پرده های معمول تار و سه تار (که اکثرا” از روده گوسفند است) را ببیند حتما” این سئوال برایش پیش می آید که چرا تار و سه تار نباید مانند ماندولین و گیتار پرده های ثابت داشته باشند که هر سال مشکلات تعویض پرده یا تنظیم پرده (که بخاطر تماس دست با پرده های متحرک روی می دهد) را نداشته باشد؟
فواصل ریزتر از ربع پرده که در موسیقی ایران به وفور دیده می شود موجب شده، نوازنده زحمت استفاده از پرده های متحرک را بپذیرد و از پرده های ثابت استفاده نکند. اینجا یک سئوال پیش می آید که چرا کل پرده ها ( یعنی مثلا” از سی کرن به جای یک پرده دو پرده) بصورت ثابت روی ساز بسته نمی شود که اصلا” نیازی به بالا یا پاین کشیدن پرده نباشد؟
به جواب این سئوال هنگام نوازندگی با پرده های کامل می توان رسید! وقتی فاصله پرده ها به قدری کم شود که انگشت بین آن به خوبی قرار نگیرد لرزش سیم بوسیله گوشت دست گرفته می شود و صدای سیم تا حدی خفه می شود و ساز دیگر طنین مناسبی نخواهد داشت.
(پرده روی دسته سازها غیر از اینکه باعث سهولت پیدا کردن محل دقیق نت ها برای نوازنده می شود، نقش یک شیطانک را هم به عهده می گیرد! به این صورت که بر آمدگی پرده و فشار دست بر پرده لرزش سیم از محل پرده به قبل از آنرا قطع می کند که صدای شفافی هنگام زخمه زدن بوجود آید، پس برخلاف تصور عده ای که عقیده دارند تنبلی نوازندگان در پیدا کردن نتها موجب بسته شدن پرده روی سازها شده ، تولید صدای خالص بدون پرد ممکن نیست!)
این موضوع که چه پرده ای برای سازهای تار و سه تار مناسب است (که هم کیفیت صدایی خوبی داشته باشد هم دوام زیاد) اخیرا” بعضی از نوازندگان و سازگران را به جنب و جوش واداشته و تجربیات جالبی هم در این سالها به دست آمده.
پرده معمولی از جنس روده گوسفند
پرده های معمولی که روی تار و سه تار (و سازهای محلی مثل تنبور و گاهی دوتار) بسته می شوند، روده گوسفند هستند. این پرده ها نسبت به پرده ها یی که در ادامه ذکر خواهد شد زبرتر و کم دوامتر هستند ولی در جابجایی ها روی نتهایی که متغییر است، نرمتر و لغزنده ترند. این پرده ها بطور میانگین حدود یکسال تا یکسال و نیم در دست یک نوازنده متوسط کارایی دارد(بدون آغشته کردن آن به مواد نگهدارنده دیگر) و پس از آن یکی پس از دیگری باز می شود ( متفاوت بودن جنس پرده، رطوبت محل نگهداری و استیل دست چپ نوازنده در طول عمر پرده تاثیر زیادی دارد، همین پرده در شرایط مناسب آب و هوایی و با استیل مناسب می تواند بیش از ۳ سال عمر کند)
رطوبت هوا مخصوصا” در تابستان که کولرهای آبی در منازل ایران استفاده می شود ضربه زیادی به ساز و مخصوصا” به پرده ساز (از جنس روده گوسفند) می زند.
گاهی در تابستان پس از باز کردن جعبه ساز متوجه شوید.چند پرده پاره شده، برای جلوگیری از این اتفاق بسته های رطوبی گیر ( که معمولا” در جعبه های لوازم الکتریکی هم هست) را در جعبه ساز بگذارید تا محیط نگهداری ساز مرطوب نباشد.
همانطور که در بالا ذکر شد، استیل دست چپ نوازنده و میزان اصطکاک آن با پرده در طول عمر پرده نقش مهمی دارد. نوازنده باید سعی کند تا حد امکان کمترین تماس را با پرده داشته باشد، این هم به سرعت در حرکت افقی دست روی دسته کمک می کند هم از ساییدگی پرده می کاهد. پرده های معمولی (روده گوسفند) بخاطر قیمت پائین و سهولت در بستن روی ساز، بیشترین آمار فروش را (نسبت به انواع دیگر پرده) از آن خود کرده است.
۴.ساز را آویزان کنید و از خوابانیدن آن روی زمین خود داری نمائید.(اگر ساز آویزان باشد گرانیگاهش بر زمین عمود خواهد بود و نیروی جاذبه ی زمین اثری بر روی دسته ی ساز نمیگذارد)
۵.کوک ساز در حتما مطابق نت سی بمل دیاپازون کوک نمائید تا به دسته ی ساز فشاری وارد نشود. (سیم اول سه تار نیم پرده پائینتر از دیاپازون یعنی سی بمل کوک میشود ولی در اجرا و نت نویسی نت دو خوانده و اجرا میشود)
۶.اگر قرار است دستگاه خاصی را اجرا کنید از یک ماه قبل کوک ساز را روی همان دستگاه قرار داده و تغییر ندهید۰(حاصل این کار این است که ساز به آن کوک مورد نظر عادت کرده هم لحن بهتری میدهد هم موقع اجرا از کوک خارج نمیشود)
۷.در جعبه ی ساز نم گیر بگذارید.
۸.با دست کثیف مخصوصا چرب ساز نزنید.(پرده های ساز از بین میروند)
۹.اگر از ساز مدتی استفاده نکنید صدای آن میخوابد پس حتما چند وقت یک بار با ساز بنوازید.
“تار” از مشهورترین سازهای زهی ایرانی است که در داخل کشور ساخته می شود. این ساز که با مضراب نواخته می شود حدود قیمتش در بازار از ۷۰۰ هزار تا ... میلیون تومان متغیر است.
یک کارشناس فروش برای خرید این ساز توصیه می کند کاسه تار بدون ترک و متقارن باشد. وزن ساز زیاد نباشد. خرک و پوست ساز مرغوب باشد و تراش دسته بدون ایراد باشد.
“سه تار” یکی دیگر از سازهای زهی ایرانی است که با ناخن انگشت اشاره دست راست نواخته می شود. این ساز حدود ۷۰ هزار تا ۳٫۵ میلیون تومان است.
“تنبور” از دیگر سازهای زهی ایرانی است که جزو سازهای مشهور موسیقی مقامی ایران به شمار می رود. قیمت این ساز در بازار ۱۰۰ هزار تا یک میلیون تومان است.
“عود” یا بربط از جمله سازهای زهی ایرانی است که در کشورهای عربی و خاورمیانه نیز رواج دارد. این ساز که هم در داخل ساخته میشود و هم از کشورهای همسایه وارد می شود، حدود قیمتش از ۶۰۰ هزار تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است.
“سنتور ” ساز زهی ضربه ای ایرانی است که جزو پرفروشترین و پرمخاطبترین سازها به شمار می رود. قیمت این ساز در بازار از ۳۰۰ هزار تا چهار میلیون تومان متغیر است.
نوع چوب، سبک یا سنگینی ساز، کوک در نکردن ساز و گود نبودن صفحه روی سنتور از مهمترین نکاتی است که باید هنگام خرید سنتور به آن توجه کرد.
“کمانچه” ساز زهی ایرانی است که با آرشه نواخته میشود. این ساز که به دو نوع پشت باز و پشت بسته تقسیم میشود، حدود قیمتش ۳۵۰ هزار تا دو میلیون است.
“تنبک” یکی از مشهورترین سازهای کوبهای ایرانی است که از ۱۴۰ هزار تا یک میلیون تومان در بازار به فروش می رسد.
“دف” یکی دیگر سازهای کوبه ای ضربی است که ۳۰ هزار تا ۲۰۰ هزار تومان قیمت دارد.
” نی” از مشهورترین سازهای بادی ایرانی است که ۳۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تومان فروخته می شود.
صاف بودن نی و تناسب بند ها از مهم ترین ویژگی های این ساز است.
در قرن حاضر نواختن این ساز دچار تحولات زیادی شده است و هم اینک بیش از ده شیوه سه تار نوازی را داریم که هر یک بر گرفته از شیوه قدما و ترکیب آن با شیوه های دیگر از جمله سلایق شخصی است. این تفاوت نواختن ها در عمل با استفاده از تنوع مضراب زنی، موقعیت قرار گفتن دست مضراب زن بر روی صفحه ساز و نحوه پرده گرفتن توسط دست چپ حاصل می شود. عواملی همچون نواخت ملایم بر روی سیم ها، تک سیم نوازی، شلوغ نوازی، تنبوری نوازی و سرعت مضراب و پنجه باعث می شوند صداهای متفاوتی از این ساز شنیده شود. در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، میرزا عبدالله فرزند آقا علی اکبر فراهانی از نخستین کسانی بود که سه تار را، مانند تار یکی از سازهای بنیادین موسیقی ایرانی دانست و خود او نیز علاوه بر تار، نوازنده چیره دست سه تار بود. اما از آنجا که در نخستین ضبط های موسیقی ایرانی هیچ اثری از سه تار نوازی میرزا عبدالله به ثبت نرسیده است، اطلاع دقیقی از شیوه نوازندگی سه تار او نداریم. پس از وی، شاگردش درویش خان شاخص ترین نوازنده سه تار زمان خود بود که از او نیز هیچ نمونه صوتی بر جای نمانده است. درویش خان علاوه بر تار، شاگردان ممتازی در نوازندگی سه تار داشت که می توان به نام های ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی، یوسف فروتن، سعید هرمزی و کلنل علی نقی وزیری اشاره کرد. وزیری با وجود آن که شاگرد مستقیم درویش خان بود ولی در نوازندگی سه تار دنباله رو استادش نشد و یک شیوه کاملاً شخصی در پیش گرفت. سنت سه تار نوازی بر اساس ردیف موسیقی ایران با تفاوت هایی در نحوه بیان، بعدها توسط احمد عبادی، داریوش صفوت، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی و داریوش طلایی ادامه یافت.
شیوه نوازندگی این ساز پس از ورود به رادیو تغییر کرد. احمد عبادی فرزند کوچک میرزا عبدالله در سال 1327 توسط اسماعیل نوّاب صفا به رادیو دعوت شد و برای اوّلین بار در مرداد ماه سال 1327 صدای سه تارش از رادیو پخش گردید. پیش از آن شیوۀ قدما در نوازندگی سه تار بدین شکل بود که تمامی سیم ها با یکدیگر به صدا در می آمد ولی عبادی شیوه خلوت نوازی یا تک سیم نوازی را سرلوحه کار خویش قرار داد. عبادی گر چه فرزند میرزا عبدالله بود ولی مرگ زود هنگام پدر این فرصت را به او نداد تا از محضرش استفاده کند. بنابراین بعدها نوازندگی سه تار را از خواهران خود خصوصاً ملوک خانم که سه تار را به شیوۀ پدر می نواخت فرا گرفت. با این وجود، عبادی شیوه سه تار نوازی پدر را دنبال نکرد و خود در این فن، صاحب شیوه مخصوصی شد.
پس از فوت استاد صبا شیوه نوازندگی قدما چندان پیگیری نشد و سه تار نوازی عملاً به سلایق شخصی میل کرد. به عبارتی هر یک از نام آوران نوازندگی این ساز با استفاده از منابع مختلف و لحاظ سلیقه های شخصی به الگوهای متفاوتی از نوازندگی سه تار دست یافتند. این تفاوت ها به گونه ای است که یک شنونده کم آشنا هم با چند بار گوش دادن متوجه آن ها می شود. از شاگردان مستقیم ابوالحسن صبا می توان به دکتر داریوش صفوت، دکتر تفضلی و محمود تاجبخش اشاره کرد.
از دیگر نوازندگان مطرح سه تار می توان به نام های عطا جنگوک، داریوش پیرنیاکان، مسعود شعاری، بهداد بابایی، رامین جزایری و فرشاد توکلی اشاره کرد که برخی از ایشان تلفیقی از شیوه های گوناگون همراه با سلیقه های شخصی را در سه تار نوازی سنتی دنبال می کنند و برخی دیگر مانند رامین جزایری و فرشاد توکلی دنباله رو شیوه ابوالحسن صبا هستند.
سه تار سازی سبک، کم حجم و نسبتاً ارزان قیمت است و صدایی ملایم دارد. به همین دلیل علاقه مندانش بیشتر از دیگر سازهای ایرانی مانند تار، سنتور و کمانچه هستند.
1- سازهای مضرابی (زهی زخمه ای) مانند : تار- سه تار- عود –دو تار- بینجو- تنبور –رباب –قانون –چنگ
این دسته از سازهاتشکیل شده اند از یک شکم در ته ساز، یک گردن یا دسته و محل قرار گرفتن انگشتان دست چپ؛ و یک سر که گوشی های کوک در آنجا قرار گرفته اند. سیمها با تعداد مختلف در ته ساز به طریقی ثابت و به موازات طول ساز، شکم و گردن را طی کرده، دور گوشی ها پیچیده می شوند. در برخی از سازها، شکم دو قسمتی است (تار و کمانچه و...) و گاه بر روی یک یا هر دو قسمت آن پوست کشیده شده که غالباً از شکمبه گوسفند تهیه می شود.. برخی از این سازها با انگشت و برخی با مضراب نواخته می شود. شکل مضراب در سازها متفاوت است، گاه فلزی و گاه از جنس شاخ یا پلاستیک و ... است.
حسین علیزاده سال ۱۳۳۰ در منطقه سید نصر الدین بازار تهران متولد شد. دورههای آموزش موسیقی را در هنرستان موسیقی تهران زیر نظر استادانی چون هوشنگ ظریف و حسین دهلوی طی کرد و پس از راه یابی به رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران از محضر دیگرانی چون حبیبالله صال حی،محمود کریمی، علی اکبر شهنازی،داریوش صفوت، نورعلی خان برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله خان دوامی نکته های نوازندگی تار و سه تار و ردیف موسیقی سنتی ایران در سطوح عالی را فرا گرفت.
علیزاده از سالهای ابتدایی دهه پنجاه به تدریس درکانون پرورش فکری کودکان و پرداخت و همزمان شکل دهی گروه مرکز حفظ واشاعه و شیدا و عارف و گروه سازهای ملی و حضور در برنامههای موسیقی جشن و هنر شیراز را دنبال کرد که حاصل آن تدوین و اجرای دستگاه ماهور توسط گروه مرکز حفظ و اشاعه (جشن هنر شیراز۱۳۵۴) و کنسرت نوا با خوانندگی پریسا (فاطمه واعظی) در سال ۱۳۵۵ همین جشن بود.
در این سالها علیزاده با ساخت و اجرای قطعاتی چون سواران دشت امید و حصار فرمی تازه را به موسیقی ایرانی اضافه کرد که نبوغ وی دراین زمینه را نشان داد.
ساخت کنسرتوی نی و ارکستر با عنوان نینوا در سالهای ابتدایی دهه شصت نام علیزاده را بیش از گذشته بر زبان ها جاری ساخت. این قطعه که با نی جمشیدعندلیبی به عنوان تکنواز نی اجرا شد، از جمله شاخص ترین قطعات تاریخ موسیقی ایران به شمار می رود که علیزاده آن را با الهام از تحولات سالهای ابتدایی دهه شصت تصنیف کرد.
پس از تعطیلی و توقف موسسه چاووش، علیزاده برای ادامه تحصیل موسیقی به دانشگاه آزاد برلین رفت و در سالهای میانی دهه شصت به ایران بازگشت و گروه شیدا و عارف را بازسازی کرد که حاصل آن کنسرت شور انگیز با صدای شهرام ناظری ، صدیف تعریف و بیژن کامکار در تالار وحدت بود. این کنسرت بعدها با صدای شهرام ناظری در آلبومی به همین نام انتشار عمومی یافت.
پس از آن علیزاده به تجربه در ساخت انواع موسیقی پرداخت که در زمینه موسیقی ایرانی در قالب تکنوازی می توان به آثاری چون ترکمن، پایکوبی، همایون(با سه تار) و ماهور، هجرانی، همنوایی، نوا (تار) در زمینه گروه نوازی آلبوم های راز ونیاز (با صدای علیرضا افتخاری) صبحگاهی (با صدای محسن کرامتی) و آثاری به صورت گروه نوازی (آوای مهر،راز نو، به تماشای آبهای سپید، نی نوا، عصیان و واریاسیون کردی) اشاره کرد.
علیزاده در زمینه موسیقی فیلم هم تجربههای موفقی داشت که از جمله آنها میتوان به موسیقی فیلمهای چوپانان کویر (حسین محجوب)، دل شدگان (علی حاتمی)، گبه (محسن مخملباف)، عشق طاهر (محمد علی نجفی)، ایران سرای من است (پرویز کیمیاوی)، زمانی برای مستی اسبها (بهمن قبادی)، ابر و آفتاب (محمود کلاری)، میراث کهن (سید محمد میر سلطانی)، زشت و زیبا (احمد رضا معتمدی)، لاک پشتها هم پرواز میکنند (بهمن قبادی)، نیومانگ (بهمن قبادی) و موسیقی متن سریال تلویزیونی زیر تیغ اشاره کرد.
وی همچنین درزمینه انتشار کتاب و آلبومهای آموزشی تجربههای موفقی داشت که انتشار ده قطعه برای تار (در ۴ جلد) ردیف میرزا عبدالله (اجرا باتار و سه تار)، دستور تار و سه تار دوره متوسطه تا پیشرفته (کتاب ونوار) بوسههای باران (مجموعه تصانیف) و پارتیتور قطعه نوا از جمله کارهای وی در این زمینه است.
حسین علیزاده از سالهای پایانی دهه ۷۰ همکاری خود را با محمد رضا شجریان وکیهان کلهر و همایون شجریان آغاز کرد که حاصل آن اجرای کنسرتهای مختلف در اروپا وامرکا و کنسرت همنوا بابم در تهران (تالار کشور) بود. حاصل همکاری شجریان و علیزاده آلبومهای فریاد، همنوا بابم، داد و بیداد، زمستان و نوا بود.
علیزاده در سال ۸۳ با ژیوان گاسپاریان همکاری مشترکی داشت که حاصل آن کنسرتی در کاخ نیاوران بود که بعدها این کنسرت در قالب آلبومی به نام به تماشای آبهای سپید انتشار عمومی یافت و تا مرحله نهایی جایزه گرمی برای بخش موسیقی جهانی پیش رفت. حسین علیزاده در کمک به ساخت سازهای تازه تجریههای موفقی داشت که از آن میان میتوان به ابداع سازهای سلانه و شور انگیز اشاره کرد که هم اینک نیز در کنسرتهایش از آن بهره میگیرد. همچنانکه در معرفی سازندگان سازها نیز پیشگام بود و درکنسرتهای خود از سازندگان سازهایی که خود با آنها تکنوازی می کرد در بروشور کنسرت یاد کرده است.
ساختار و مشخصات: سهتار از سازهای زهی و مضرابی موسیقی ایرانی است که آن را با ناخن انگشت اشارهٔدست راست مینوازند. این ساز، دارای ۴سیم از جنس فولاد و برنج است که به موازات دسته، از کاسه تا پنجه کشیده شدهاند. سهتار دارای ۲۶پردهٔقابل حرکت از جنس رودهٔحیوانات یا ابریشم است. صدای سهتار ظریف و تا حدودی غمگین است و وسعت صوتی آن نزدیک به ۳اکتاو است. سهتار و انواع سازهای شبیه بهآن مانند دوتار و تنبور و چگور در نواحی مرکزی آسیا و خاورمیانه رواج داشتهاست. به نظر میرسد که سهتار از قرن چهارم هجری رواج داشتهاست. اجزائ آن شامل: سیمها-کاسه-صفحه-دسته-خرک-سیمگیر-شیطانک-گوشی- پرده تاریخچه و توصیفات : سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و همزمان نواخته میشوند و مجموعهٔآندو رامعمولاً سیم «بم» مینامند. با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کرده و سهتارهای امروزی دارای چهار سیم هستند (این سیم از نظر تاریخی سیم چهارم است ولی سیم سوم خوانده میشود). برخی از جمله عدهای از عرفا به آن «اوتار» نیز میگویند.
سه تار از جمله سازهای اصیل ایرانی است و با این که در محدوده جغرافیایی غرب آسیا سازهای هم خانواده سه تار با شکل و شمایلی نزدیک به وفور یافت می شود، امّا مشابه سه تار کنونی در نقاط دیگر این منطقه دیده نمی شود. به نظر می رسد که سه تار کنونی، روندی طولانی و تدریجی راپشت سر گذاشته است و در این زمان به شکل و صدا دهی کنونی رسیده است. این ساز که در گدشته به “سه سیم” نیز معروف بوده است در حدود دو و نیم قرن پیش به دست درویش مشتاق علی شاه کرمانی دارای سیم چهارمی می گردد (سیم واخوان یا به نام مبتکر آن، “سیم مشتاق” –سیم سفید بین زرد و بم) که به دلیل نیاز به بهتر شدن صدا دهی- به رغم تناقض آشکارا با نام ساز- بدین صورت معمول و استفاده از آن مرسوم گردید.
سازندگان و نوازندگان : از استادان مسلم و چیره دست سه تار می توان از استاد جلال ذوالفنون ، استاد احمد عبادی و استاد حسین علیزاده استاد محمد رضا لطفی و ... را نام برد.
مطلبی که پیش رو دارید نوشته آرین شرادر است که برگردان آنرا به پارسی میخوانید: چوب با رطوبت منبسط و در هوای خشک منقبض میشود. ساز ها می توانند هم در مقابل هوای خشک هم در مقابل هوای شرجی مقاوت کنند البته به شرط آنکه زمان کافی برای وفق دادن با محیط به آنها داده شود. اما تغییرات سریع مشکلاتی را بوجود می آورد.
بدترین کاری را که می توان با ساز انجام داد بیش از حد مرطوب کردن ساز در هوای خشک است.
اگر خانه یا استودیوی شما خیلی خشک است و ساز ارزشمندی دارید از اسپری و رطوبت سنج دقیق استفاده کنید.البته بیش از حد مرطوب کردن از مرطوب نکردن هوا بد تر است.
بهترین راه نگاه داشتن ساز در ابریشم است(پارچه داخل کیف ساز). ابریشم طبیعی و یا پارچه پنبه ای فشرده بافته شده سرعت انتقال رطوبت را کم میکند. الیاف مصنوعی این اثر را ندارند.
سعی کنید سازتان را در یکنواخت ترین شرایط ممکن نگه دارید. رطوبت نسبی ۳۵ تا ۵۰ درجه برای خانه مناسب است.
اگر ممکن است ساز خود را از خانه بیرون ببرید و یا ممکن است مدتی پیاده راه بروید در روزهایی که هوا بد میباشد اینکار را نکنید و یاحتما از اتومبیل استفاده کنید.
هوای بیرون بعد از حدود ۵ دقیقه به داخل جعبه سازتان نفوذ میکند. بیاد داشته باشید سازتان بر خلاف شما منبع گرمای درونی ندارد.
اگر دستتان از سرما کرخت شد از آن به عنوان راهنما برای سازتان استفاده کنید. هنگامی که به مکان جدیدی میرسید به سازتان فرصت توافق با محیط را بدهید.
بلافاصله پس از ورود به جایی از سازتان استفاده نکنید.
پس از رسیدن به مکان جدیدی برای چند دقیقه ساز خود را در جعبه اش باقی گذارید. به این صورت تحمل جابجایی را آسان کرده اید. یک لیوان چای بنوشید و بگذارید یخ دستتان باز گردد!
با این تمهیدات می توانید نیاز به تعمیر را کاهش داده و عمر سیمها را زیاد کنید. آگاهی از محیط اطراف و با دقت تمیز کردن ساز و مراقبت از آن میتواند نیاز شما را از رفتن به مغازه تعمیر ساز کم و یا بر طرف کند.
معمولا" آلات موسیقی ای که شامل سیم و دسته هستند، پس از مدت زمانی باید رگلاژ دسته شوند چراکه مقداری جاخوردگی در دسته ساز بوجود می آید. در سالهای اخیر که چسب چوب و دیگر انواع چسبهای صنعتی به بازار آمده، عده ای مبادرت به استفاده از این نوع چسبها می کنند که متاسفانه ساز تولید شده آنان جنبه یکبار مصرف پیدا می کند چون در آینده دور (مثلا 70 یا 80 سال دیگر) پس از هرگونه جاخوردگی، پیچ خوردگی، شکستگی بر اثر حوادث و ضربه، دیگر ساز را نمی توان ترمیم اصولی کرد، چون اصولا" این چسبها باز نمی شوند.
در صورتیکه سازگران قدیم که از چسب گرم سریشم استفاده میکردند به ساز اجازه میدادند تا بتواند قابل تعمیر باشد… امروز هم اگر کمی بوی بد سریشم را تحمل کنیم و قدری حوصله و صرف وقت را چاشنی این فن والا و ذیقیمت کنیم، محصولی بهتر و اصولی تر بدست میاید که رضایت نسلهای بعد را نیز به همراه خواهد داشت.
پیش از جاگذاری میخ های بیخ دسته، محل را سوراخ کنید
بر اثر کوبیدن میخ های بیخ دسته تار، پس از گذشت زمان ترکهایی (آن هم در محل خطرناکی مثل بیخ دسته!) ظاهر میشود که برای اجتناب از این خسارت میتوان قبل از کوبیدن هر میخ، با مته هم شماره میخ، سوراخی ایجاد کرد و پس از آن میخ را در سوراخ ایجاد شده با فشاری بسیار کمتر فقط "جا زد" نه آنکه با چکش کوبید.
مشکلات نوازندگان چپ دست
همیشه نوازندگان و هنرآموزان چپ دست تار و سه تار با مشکلاتی روبرو هستند؛ یا ساز را همچون دیگران بدست میگیرند که در این صورت نمیتوانند همچون یک راست دست ساز بزنند و پیشرفت کنند و یا ساز را چپ دست می کنند که در این صورت به چند مشکل دیگر بر می خورند:
اول اینکه همیشه باید ساز خود را به کلاس بیاورند و ببرند. دوم اینکه، اگر جایی سازی ببینند نمی توانند آنرا بیازمایند، دیگران هم در مورد ساز ایشان همین مشکل را دارند. سوم اینکه، ساز انتخابی و خریداری شده آنان ممکن است پس از چپ دست کردن افت شدیدی کند، چراکه سیمهای بالا و پائین جابجا شده است که متاسفانه در این سه مورد تقریبا" چاره ای جز تحمل نیست! ولی در مورد چهارم، هنگامیکه بخواهیم سازی را اصطلاحا" چپ دست کنیم، ناچار باید یک ناو در جهت معکوس با ناو موجود روی دسته ایجاد کنیم.
این عمل که قدری کارگاهی است و نیز موجب مراجعات بعدی میشود و ضمنا پس از نتیجه کار شکل و ظاهری یکسان و قرینه با ناو قبلی حاصل نمیشود، مشکل ایجاد میکند. پیشنهاد اینکه به سادگی کلیه سازها را از ابتدا با دو ناو بسازیم، یعنی هرکدام در یک طرف دسته تار یا سه تار وسپس ساز را به اصطلاح رنگ و لاک کنیم.
شیارهای خرک را تا حد امکان زیاد کنید
بر روی خرک بعضی سازهای جدید فقط به تعداد سیم های آن ساز شیار وجود دارد که پیشنهاد می شود بر روی تاج خرک تا جایی که میسر است شیار بیندازیم، چراکه بعضی کوکهای قدیمی را باید با تغییر محل سیم همراه کنیم؛ ضمن آنکه بدین ترتیب هر نوازنده میتواند به سلیقه خود جای سیمها را تغییر دهد.
نتايج تحقيقات علمي و روان شناسي اعلام مي کند که زيباترين اشکال و سطوح از نظر انسان ها، آنهايي هستند که در ابعاد آنها نسبت طلايي بکار رفته است. اين نسبت به عنوان عدد في خوانده مي شود و معادل آن به صورت اعشاري در حدود 1.618 است.اين نسبت را در دوره رنسانس نسبت اسماني و از قرن 19 نسبت طلايي مي خوانند. با نگاه دقيق به اندازههاي تار يحيي متوجه ميشويم که ابعاد کاسه تار به اندازه 34 در 21 يکي از دقيقترين مستطيلهاي طلايي است.(مستطيلي است که نسبت عرض و طول آن 1.618 باشد که از نظر زيباييشناسي شکيلترين و زيباترين مستطيل است).البته در بعضي از تارهاي آخر يحيي اندازه 35.1 در 21.7 نيز مشاهده شده که همان نسبت طلايي را دارد. ازطرف ديگر اندازه خطي که کاسه و نقاره را به دو نيم ميکند در پايينترين نقطه اتصال با کف کاسه در فاصلهي نسبت طلايي از طول کاسه تار است خرک تار نيز دقيقآ با همين نسبت بروي دهانه تار قرار ميگيرد. يعني اگر طول کاسه را 34 بدانيم محل قرار گيري خرک در فاصله 21سانتي از بيخ دسته است. علاوه بر اين نيز محل زدن مضراب بر سيمهاي تار در فاصله معکوس محل خرک است.و اين در حالي است که محل ضربه به سيم بر روي سيمهاي سه تار که همين طول سيم مرتعش را دارد در حدود 1.5 تا 2 سانتيمتر جلوتر ،به طرف دسته است.
طرح در ابعاد دقيق نيست
بدون شک تراشيدن کاسهي تار در ابعاد و تناسبات طلايي فقط ميتواند ناشي از چشم زيباييشناس استاد يحيي باشد که نه فقط در ابعاد کاسه بلکه در تراش تمام منحنيهاي کاسه، نقاره و دهانهها به زيباترين فرم و لطيفترين قوسها و منحنيها تجلي يافته است. البته عده اي ممکن است فکر کنند که تناسبات طلايي از ذهن غربي ها و از ديد زيبايي شناسي انان بدست آمده است، در حالي که اين تناسب در ابعاد بدن انسان و در اندازه هاي برگ گياهان و در طبيعت به وفور ديده مي شود . شايد بد نباشد که به تناسبات طلايي که در ويلنهاي استراديواري نيز بکار رفته توجه کنيم. البته اين مطلب در سايتهاي مربوط به ويلنسازي مورد بررسي قرار گرفته است ولي شايد ديدن ويلن و تناسبات آن جالب باشد.
برگرفته از کتاب “هنر طراحي ويلون” نوشته سرجيو موراتف
به هر صورت بايد اذعان کرد که اين بحث فرصت و مطلب بيشتري را ميطلبد که شايد در زماني ديگر بتوان آن را بهتر و کاملتر بررسي کرد.
در سال ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. در کودکی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در ده سالگی در خانواده ای اهل موسیقی شروع کرد. برای ادامهٔ تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا با سازهای دیگر چون تار و ویلن آشنا شد. ویلن را نزد برادرش محمود ذوالفنون آموخت. در هنرستان از رهنمودهای موسی معروفی در زمینه تکنیک سهتار برخوردار شد. همزمان با تأسیس رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا، به آنجا راه یافت. آشنایی با شخصیتهای موسیقی ملی ایران از جمله نورعلیخان برومند و دکتر داریوش صفوت، شناخت تازهای از موسیقی اصیل ایران و امکانات وسیع سهتار برای وی به ارمغان آورد و از سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را روی سهتار متمرکز کرد.
ذوالفنون سالیان متمادی در زمینه تحقیق و تتبع گام برداشت و کوشید جوانان را با این قلمرو آشنا کند. مهمترین کار وی پس از تحقیق، تدریس بود. کتابی با عنوان گل صدبرگ (به کوشش سروش قهرمانلو) که مجموعهای از نوشتهها و خاطراتش درباره موسیقی است، از او منتشر شدهاست.[۲]
جلال ذوالفنون در ۲۸ اسفند ماه سال ۱۳۹۰ در اثر خونریزی داخلی پس از جراحی قلب باز، در بیمارستان البرز کرج درگذشت و به وصیت خودش وبا حضور دوستاران و خویشانش در قبرستان امامزاده طاهر کرج دفن شد.
جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف هنر از جمله تار، سهتار، سنتور و کمانچه به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبانخان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سهتار و سنتور هم مینواخت. عموی او غلامرضا سارنگ (سارنج) هم از نوازندگان کمانچه بود.
جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز مینواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.
در کتاب «موسیقیدانان ایرانی» نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «شهناز نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامههای گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید موسیقی ایران کنسرتهای بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامههای جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»
وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.
در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن کار میکرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.
جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و آواز -سه تار نیز آشنایی کامل دارد؛ که تمام فایلهای صوتی استاد موجود است و در درجه استادانی چون یاحقی -پایور مینوازد. معروف است که او در شیوه نوازندگی میتواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند.
کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین از فرزندان استاد شهنار هستند که در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران اقامت دارند.
حسن کسائی: شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز میزنند و همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.
محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی میکند و من با ساز شهناز زندگی میکنم. من تنها خوانندهای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز میدانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازندهها که ۸۰ درصد سازی میزنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.
داریوش پیرنیاکان: جلیل شهناز هنرمندی است که زاوایای بسیاری در سازش نهفتهاست. وی علاوه براشراف کامل بر ردیف و رموز آن، ویژگی منحصربهفردی دیگری نیز داشت. جواب آوازهای شاهکار و بی نظیر، استفاده از تمام امکانات ساز، نواختن بسیاری از گوشههای مهجور، رعایت جملهبندی در نوازندگی از جمله ویژگیهای نوازندگی جلیل شهناز است.
جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ در بیمارستان آراد درگذشت محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: "استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمهٔ استاد فقط لایق شهناز و استاد جلیل شهناز را بسان حافظ که تکرار ناشدنیست و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود."
پس از درگذشت جلیل شهناز، رامیز قلی اف نوازنده برجسته تار در جمهوری آذربایجان پیام تسلیتی به همین مناسبت از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود.
آثار
- آلبوم "عطرافشان" (همراه با تمبک محمد اسماعیلی)."زبان تار" (تا تمبک جهانگیر ملک)...
- کتاب «گلهای جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). نت نگاری: هوشنگ ظریف. انتشارات سرود، تهران، ۱۳۷۹. برخی از آلبومهای جلیل شهناز:
این سازها در گروه بندی سازهای موسیقی سنتی ایران در گروه سازهای زهی زخمه ای قرار می گیرند .اکثر قریب به اتفاق سازهای زهی زخمه ای تشکیل شده اند از یک شکم در ته ساز ، یک گردن یا دسته ( محل قرار گرفتن انگشتان دست چپ) و یک سر که گوشی های مربوط به کوک در آنجا قرار گرفته اند . در ساز تار ، قسمت شکم دو قسمتی است که به قسمت کوچکتر نقاره و به قسمت بزرگتر کاسه می گویند .
تار تار از بیش از یکصد سال گذشته یکی از سازهای مهم و محبوب موسیقی ایرانی به شمار می آید و مورد توجه همه ی طبقات مردم قرار گرفته است . این ساز دارای 4 قسمت : پنجه - دسته - کاسه و نقاره می باشد که روی قسمت کاسه و نقاره پوست کشیده شده است . این ساز در گزوه سازهای زهی زخمه ای و دسته ی آن دارای دستان بندی ( پرده بندی )می باشد . روی ساز امروزه 28 پرده بسته می شود که 15 عدد سه لایی و 13 عدد 4 لایی است .جنس پرده ها از زه یا روده ی گوسفند بوده که اخیرا از نوع نخی و پلاستیکی آن نیز استفاده می کنند .تار دارای 6 سیم فلزی که سیم های اول و دوم و پنجم از آلیاژی فولادی و سیم های دیگر از جنس آلیاژ روی - مس و برنز است . این ساز توسط مضراب یا زخمه ای به طول حدود سه سانتی متر نواخته می شود .
سه تار
این ساز دارای 4 سیم می باشد و سیم ها توسط ناخن انگشت سبابه نوازنده مرتعش می شود . این ساز هم مانند تار دارای پرده بندی می باشد . وسعت صوتی این ساز مشابه تار دو اکتاو و یک ششم کوچک است . کاسه ساز چوبی و تقریبا کروی که سطح آن گلابی شکل است می باشد. روی کاسه صفحه ی نازک چوبی تعبیه شده و به منظور خروج صدا چند سوراخ روی آن قرار دارد . تار و سه تار دارای یک خرک می باشند که روی چوب کاسه(در سه تار ) و پوست کاسه ( در تار ) قرار می گیرد و در سمت دیگر شیطانک وجود دارد که جدا کننده ی دسته از پنجه می باشد .
از معروف ترین نوازندگان تار می توان به میرزا عبدالله - علی اکبر شهنازی - آقا حسینقلی - موسی معروفی - کلنل علینقی وزیری - درویش خان -لطف الله مجد - نصرالله زرین پنجه - نورعلی برومند - جلیل شهناز - محمد رضا لطفی و حسین علیزاده - داریوش طلایی - هوشنگ ظریف - فرهنگ شریف اشاره کرد . از نوازندگان بزرگ سه تار نیز می توان از احمد عبادی و جلال ذوالفنون و مسعود شعاری یاد کرد .
جلال ذوالفنون علی اکبر شهنازی جلیل شهناز
هوشنگ ظریف میرزا عبدالله فرهنگ شریف-محمدرضا لطفی احمد عبادی honaroandishe.com
ردیف در لغت به معنی پشت سر هم قرار گرفتن است. در موسیقی دستگاهی ایران به طرز قرار گرفتن آهنگها و نغمات موسیقی، ردیف میگویند و هر یک از این آهنگها، گوشه نامیده میشود. گوشهای که وسعت صوتیاش از همه پایینتر است، معمولاً به عنوان اولین گوشه انتخاب میشود و درآمد نامیده میشود و گوشههای دیگر به دنبال آن آورده میشوند. گوشهها بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمعآوری شده و در مقامات موسیقی ایرانی با نظم و ترتیب خاصی ردیف شدهاند.
دستگاههای موسیقی ایران
ردیف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (که دوبهدو اشتراک دارند) تقسیم میشود. هریک از این مجموعهها دستگاه نامیده میشوند. این دستگاهها عبارتاند از:
شور
سهگاه
چهارگاه
همایون
ماهور
نوا
راستپنجگاه
که هرکدام توالی و مدگردی مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصیت مُدال و گردش ملودی آغازشان شناخته میشوند.
در نتیجهٔ جابهجایی نقش درجات هر دستگاه، حالات دیگری از آن ایجاد میشود که با تثبیت هر یک از این حالات، نغمه جدیدی حاصل میشود که به آن آواز گفته میشود. هر یک از این آوازها خود نیز دارای ردیف خاصی از نظر ترتیب درآمدها و گوشهها هستند و به طور مستقل اجرا میشوند. آوازها عبارتند از:
ابوعطا (دستان عرب)، بیات ترک (بیات زند)، دشتی، افشاری که از متعلقات دستگاه شور هستند.
بیات اصفهان که از مشتقات دستگاه همایون است.
بدین ترتیب هفت دستگاه و پنج آواز، ردیف موسیقی دستگاهی ایران را تشکیل میدهند.
در بعضی روایتهای ردیف، دو آواز بیات کرد (از متعلقات دستگاه شور) و شوشتری (از متعلقات همایون)هم به آنها اضافه میشوند.
روایتها
ایجاد و پرورش ردیف موسیقی سنتی ایرانی و تغییر نظام مقامی (که در آن، مبنای کار قطعههای طولانی قابل تجزیه ولی دارای هویت مستقل هستند که «مقام» نامیده میشوند) به نظام ردیفی (که در آن، مبنای کار قطعههایی کوتاه هستند که در کنار هم شخصیت «دستگاه» را تشکیل میدهند) را معمولاً به آقا علیاکبر فراهانی و دو پسرش، میرزاعبدالله و آقاحسینقلی نسبت میدهند. همکاران و شاگردان اینان، بهنوبهٔ خود، قطعات مختلفی را به شیوههای مختلف به این مجموعه اضافه یا از آن کم کردند و اجراهای مختلفی از آن ارائه کردهاند. معمولاً به هر مجموعهٔ خاص، نام گردآورندهٔ مجموعه اضافه میشود (مثلاً، ردیف میرزاعبدالله یا ردیف آقاحسینقلی یا ردیف حسینخان اسماعیلزاده) و اگر کسی آن را نقل کرده باشد اسم نقلکننده هم اضافه میشود (برای نمونه، ردیف میرزاعبدالله بهروایت نورعلیخان برومند). معمولاً معتقدند که ردیف، استخوانبندی و در نتیجه، «هویت» ثابتی دارد و تفاوت گردآوریها و روایتهای مختلف، تنها در جزئیات، توالی و پرداخت گوشهها است. مثلاً در نسخههایی از ردیف که برای آواز تنظیم شدهاند، معمولاً از وزنهای سنگینتر و مناسب خواندهشدن با شعر استفاده میشود. به عنوان مثالی دیگر، ردیف آقاحسینقلی از ردیف میرزاعبدالله کوتاهتر و پرکارتر است، احتمالاً بهاین دلیل که میرزاعبدالله بیشتر به تعلیم میپرداخته و آقاحسینقلی بیشتر به نوازندگی.
بعضی از روایتهای مشهورتر ردیف از این قرارند:
ردیف میرزاعبدالله (بهروایت نورعلیخان برومند)
ردیف آقاحسینقلی (بهروایت علیاکبرخان شهنازی)
ردیف موسیخان معروفی (مشهور است که موسیخان، همهٔ گوشههایی را که میشناخته در این ردیف گرد آوردهاست)
تا حالا دقت کردید یا ازخودتون پرسیدید چرا صدای ساز بعضی اساتید انقدر با هم فرق میکنه؟؟مثلا چرا جنس صدای ساز استاد لطفی با سه تار استاد ذوالفنون متفاوت هست و به نظر صدا بمتر و پر حجم تر میاد؟دلیلش اینه که استاد ذوالفنون از سه تار با کاسه های کوچکتر استفاده میکنند و استاد لطفی از سازهای کاسه بزرگ.سه تار بمخوان سه تاری هست که صدای پر حجم تر و البته بمتری نسبت به سه تار های معمولی دارد منظورم اکتاو بم مثل بمتار نیست(بم به معنای عامیانه نه بم به معنای موسیقایی).حالا چه اتفاقی میفته که سه تار بمخوان میشه؟؟ این جور سازها کاسه بزرگی دارند که باعث میشه صدا حجم پیدا کنه و صفحه رو نازک میگیرند تا صدا زیاد تر بشه . برای همین امکان شکستن و افت صفحه میره بالا.اما افت صفحه چیه؟! وقتی که صفحه ساز خیلی نازک گرفته بشه وقتی ساز رو بالا کوک میکنند به مرور زمان صفحه پایین میاد و به این میگن افت صفحه! و اما گلویی ساز ، کاسه وقتی داره وصل میشه به دسته یواش یواش کوچیک میشه تا وصل شه به دسته به این قسمت میگن گلویی که خیلی هم مهمه ولی تازه کارها بیخیالش میشن و فکرش رو هم نمیکنن که چقدر این مهمه!هر چه قدر این گلویی بلندتر بشه ساز زنگ دارتر میشه .در سازهای بمخوان این گلویی به خاطر اینکه کاسه بزرگ هست بازتر میشه و طولش کوتاهتر میشه.این باعث میشه که زنگ ساز پایین بیاد. که بعضی ها دوست دارند و بعضی ها دوست ندارند.از نوازندگانی که با این سازها ساز میزنن میشه از محمد رضا لطفی و مسعود شعاری نام برد.بعضی افراد هم این مدل ساز رو برای تک نوازی نمیپسندند و برای گروه نوازی استفاده میکنند. استاد لطفی حدود دو متر قد دارند و هیکل خیلی خیلی بزرگی دارند و ناچار از این سازها باید استفاده کنند چون دستشون خیلی بزرگ هست و البته خود استاد هم این صدا رو میپسندند.
تار در لغت به معنی رشته است و در آلات موسیقی همان است که به اصطلاح امروز سیم گفته می شود و پیشینیان، آن را وتر می نامیدند. هیچ سازی نیست که از آن (سیم) بی بهره باشد مگر آلات بادی که در آنها فشار هوا موجب ارتعاش و تولید صوت می شود.
تار از چه زمانی به وجود آمده و به این نام نامیده شده؟
این که از چه زمانی این نام به سازی که امروز در دست ما است (تار) اطلاق شده معلوم نیست. تنها در شعر فرخی سیستانی تار در ردیف "غژ" و "نزهت" که نام دو آلت موسیقی است به کار رفته است:
هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ
هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار
آنچه مسلم است این است که ما تا دوره صفویه سازی به نام و شکل تار امروزی نداشته ایم. زیرا در نقاشی های آن دوره هم اثری از آن دیده نمی شود. در صورتی که در مجلس بزم تالار چهل ستون اصفهان کمانچه، عود و سنتور دیده می شود.
ساز دیگری در ایران به نام طنبور یا تنبور سابقه بسیار قدیم دارد که فارابی نیز از آن نام می برد و در اشعار شاعران پیشین ایران هم ذکر آن رفته است. چنان که منوچهری دامغانی می گوید:
به یاد شهریارم، نوش گردان
به بانگ چنگ و موسیقار و طنبور
و هم چنین در جای دیگر سروده است:
خنیا گرانت، فاخته و عندلیب را
بشکست نای در کف و طنبور در کنار
بعضی گویند تار، همان بربط باستانی است که بعدها عود نامیده شده است. در این که عود و بربط یکی است شکی نیست. ولی تار به طنبور بیشتر شباهت دارد تا به عود و بربط.
در قدیم دو نوع طنبور بوده است: طنبور خراسانی و طنبور بغدادی. این ساز دو سیم داشته و مضرابی بوده که با انگشتان دست راست نواخته می شده و هم اکنون در کردستان معمول است.
بر خلاف عود که دسته ای کج دارد، دسته تنبور راست و بلند است و مانند تار، پرده بندی می شود، ولی عده پرده های آن کمتر است. شکل طنبور همه جا در نقاشی های قدیم بخصوص در مینیاتورها دیده می شود و کاسه آن از چوب است و دهانه آن هم پوست ندارد مثل سه تار. ولی کاسه آن بزرگ تر است و به شکل یک نصفه خربزه است.
به نظر چنین می رسد که سه تار از نوع طنبور بوده است. با این تفاوت که طنبور را با چهار انگشت دست راست (بدون شست) به صدا در می آوردند ولی در سه تار، ناخن سبابه عمل مضراب را انجام می دهد. احتمالاً چون صدای سه تار کم بوده است کاسه این ساز را بزرگ تر کرده و روی آن پوست کشیده اند و با مضراب فلزی نواخته اند تا طنین آن بیشتر شود.
چرا تار و سه تار به این نام ها خوانده می شوند؟
وجه تسمیه سه تار معلوم است زیرا در اول سه سیم داشته و بعدها یک سیم به آن اضافه شده است. هنوز هم برخی از اهل فن آن را سه سیم می نامند. سیم های تار اقتباسی از سه تار است ولی برای این که صدا قوی تر شود سیم های اول و دوم (زرد و سفید) را جفت بسته اند و پنج سیم پیدا کرده است و سیم ششم چنان که معروف است بعدها به وسیله غلام حسین درویش از روی سه تار، به آن اضافه شده است.
آیا مشخص است که چه کسی مخترع تار بوده است؟
این که شهرت دارد ابونصر فارابی مخترع تار بوده است سند تاریخی ندارد.
در دوره صفویه از نوازنده ای به نام استاد "شهسوار چهارتاری" نام برده اند و معروف است که "شیخ حیدر" مخترع چهار تار است. هم چنین گویند شخصی به نام "رضاء الدین شیرازی"، شش تار را اختراع کرده است.
به طورکلی تار در دوره قاجاریه یکی از ارکان موسیقی ایران شده است.
تار را مشابه کدام آلت دیگر موسیقی می دانند؟
این که "اوژن فلاندن" فرانسوی آن را چنگ نامیده مناسب نبوده. زیرا چنگ از سازهای بسیار قدیم مشرق زمین و ایران است که در نقش برجسته طاق بستان کرمانشاهان هم نمونه آن موجود است. در آنجا چنگ قدیم به خوبی دیده می شود که به سبک "هارپ" اروپایی ولی ساده تر، با هر دو دست نواخته می شود. ولی تار با چنگ متفاوت است.
ساز دیگری هم از نوع طنبور و سه تار در ایران داریم که دو تار نامیده می شود و در میان ترکمن های دشت گرگان نیز معمول است.
مولف کتاب عضدی می نویسد:"شب ها هر وقت آقا محمد خان قاجار حالت خوشی از برایش دست می داد دوتار که زدن آن در میان تراکمه معمول است می زد".
هر چهار سیم سهتار میتوانند توسط گوشیهایی که در انتهای دسته تعبیه شده کوک شوند. نت پایهٔ کوک سهتار و تار معمولاً نت دو برای سیم یکم است و بقیه سیمها بر اساس سیم اول کوک میشوند. نت ِ دوی مورد استفاده در سهتار، در پیانو سی وسط (Middle C) است. نت دو در موسیقی ایرانی معمولاً نیم پرده پایینتر از نت دو در موسیقی کلاسیک، و برابر با سی بمل در دیاپازون است.
بعضی اوقات برای تمرین از پایه نت لا برای کوک سیم یکم استفاده میشود چرا که صدای ساز بمتر بوده و گوش نوازنده را آزار نمیدهد. دلیل دیگر برای استفاده از نت ِ لا شلتر بودن سیمهاست و در نتیجه آسیب کمتری به سیم رسیده و عمر مفید آن بالا میرود؛ در عین حال که انگشتگذاری و اجرای تکنیک هایی مانند مضراب ریز روی سیم شل آسانتر است.
معمولا برای هر دستگاه کوک خاصی در نظر گرفته میشود، اما بسته به دستگاه، احساس نوازنده و تم آهنگ مورد نظر میتواند متفاوت باشد. عوض شدن کوک ساز در هر دستگاه و آواز در موسیقی ایرانی منجر به عوض شدن حال و هوای آهنگها میشود اما میتوان با استفاده از کوک ِ دستگاهها و آوازهای مختلف، آهنگهای مربوط به دستگاه و یا آوازی دیگر را نواخت.
حالتهای مختلف کوک
نامگذاری سیمها برای کوک قراردادی است. به این معنی که لازم نیست کوک سیم همان نت دیاپازون باشد. برای مثال در حالتی که قرار باشد سیم اول روی نت دو کوک شود و سیم دوم روی نت سل، میتوان هر دو را یک پرده پایینتر آورد و سیم اول را روی نت سیبمل و سیم دوم را روی نت فا کوک کرد. در موسیقی سنتی ایران میتوان هر دستگاه را با کوکهای مختلف اجرا کرد که در اینجا متداولترین آنها معرفی میشود.
حالتهای کلی کوک
حالت سیم و نوع صدا
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
صدای ریز با سیمهای سفت و کشیده
دو
سل
دو
دو
سیمها دو نیمپرده بمتر کوک شوند
سیبمل
فا
سیبمل
سیبمل
سیمها سه نیمپرده بم تر کوک شوند
لا
می
لا
لا
به علت پایینتر بودن نت دو در موسیقی سنتی ایران نسبت به موسیقی کلاسیک به میزان یک پرده، کوک ِ «سی بمل، فا، سی بمل، سی بمل» همان کوک ِ «دو، سل، دو، دو» شناخته میشود. در واقع، نامگذاری این کوک (که در اینجا کوک ماهور است) به عنوان «دو، سل، دو، دو» برای راحتی کار نوازندگان و هنرجویان است تا نسبت فاصله بین نت مورد استفاده در سیم یکم تا سیم دوم را که ۵ نیم پرده است، درک کنند.
کوک شور
دستگاه شور مادر دستگاههای موسیقی ایران است و تمامی دستگاهها و آوازها (به جز دستگاه چهارگاه) از شور مشتق میشوند.
کوکهای متداول شور
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
شور سُل
دو
سل
دو
فا
شور ر
دو
سل
ر
ر
شور دو
دو
فا
دو
دو
شور لا
دو
سل
لا
ر
متعلقات شور
آوازهای ابوعطا، بیات ترک، اقشاری،دشتی،بیات کرد و بیات اصفهان با اینکه از متعلقات دستگاه شور هستند، اما هر یک دارای کوک ِ جداگانهای هستند. (امروزه آواز بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون خوانده میشود که در قدیم متعلق به شور بوده و ربع پرده با شور تفاوت دارد.)
آواز ابوعطا
کوکهای متداول شور
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
توضیحات
ابوعطا دو
دو
سل
دو
فا
مأخوذ از شور سل
ابوعطا سل
دو
سل
ر
ر
مأخوذ از شور ر
ابوعطا فا
دو
فا
دو
دو
مأخوذ از شور دو
ابوعطا ر
دو
سل
لا
ر
مأخوذ از شور لا
آواز بیات ترک
کوک سهتار در آواز بیات ترک به روایت احمد عبادی نوازنده سهتار به این گونه است:
نام
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
بیاتترک سیبمل
دو
فا
سیبمل
سیبمل
راستکوک سیبمل
دو
سل
سیبمل
فا
بیاتترک دو
دو
سل
دو
دو
بیاتترک میبمل
دو
فا
میبمل
میبمل
بیاتترک فا
دو
فا
دو
دو
آواز افشاری
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
دو
سل
دو
دو
آواز دشتی
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
دو
سل
لا
ر
کوک همایون
کوک مورد استفاده برای دستگاه همایون دقیقا مانند کوک ِ مورد استفاده در آواز ِ ابوعطاست. در نوازندگی آواز بیات اصفهان نیز نیز از همین کوک برای سهتار استفاده میشود.
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
همایون می کرن
دو
سل
ر
ر
همایون ر کرن
دو
سل
دو
دو
همایون لا کرن
دو
سل
لا کرن
ر
همایون لا کرن ۲
دو
فا
سل
دو
همایون سل کرن
دو
فا
سل کرن
می بمل
کوک ماهور
کوک ِ سهتار در دستگاه ماهور به عنوان پایه شناخته میشود و در این کوک، سهتار دارای بیشترین وسعت صوتی خود است.
سیمهای سهتار برای نوازندگی دستگاه ماهور به این صورت کوک میشوند:
در قرن حاضر نواختن این ساز دچار تحولات زیادی شده است و هم اینک بیش از ده شیوه سه تار نوازی را داریم که هر یک بر گرفته از شیوه قدما و ترکیب آن با شیوه های دیگر از جمله سلایق شخصی است. این تفاوت نواختن ها در عمل با استفاده از تنوع مضراب زنی، موقعیت قرار گفتن دست مضراب زن بر روی صفحه ساز و نحوه پرده گرفتن توسط دست چپ حاصل می شود. عواملی همچون نواخت ملایم بر روی سیم ها، تک سیم نوازی، شلوغ نوازی، تنبوری نوازی و سرعت مضراب و پنجه باعث می شوند صداهای متفاوتی از این ساز شنیده شود. در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، میرزا عبدالله فرزند آقا علی اکبر فراهانی از نخستین کسانی بود که سه تار را، مانند تار یکی از سازهای بنیادین موسیقی ایرانی دانست و خود او نیز علاوه بر تار، نوازنده چیره دست سه تار بود. اما از آنجا که در نخستین ضبط های موسیقی ایرانی هیچ اثری از سه تار نوازی میرزا عبدالله به ثبت نرسیده است، اطلاع دقیقی از شیوه نوازندگی سه تار او نداریم.
پس از وی، شاگردش درویش خان شاخص ترین نوازنده سه تار زمان خود بود که از او نیز هیچ نمونه صوتی بر جای نمانده است. درویش خان علاوه بر تار، شاگردان ممتازی در نوازندگی سه تار داشت که می توان به نام های ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی، یوسف فروتن، سعید هرمزی و کلنل علی نقی وزیری اشاره کرد. وزیری با وجود آن که شاگرد مستقیم درویش خان بود ولی در نوازندگی سه تار دنباله رو استادش نشد و یک شیوه کاملاً شخصی در پیش گرفت. سنت سه تار نوازی بر اساس ردیف موسیقی ایران با تفاوت هایی در نحوه بیان، بعدها توسط احمد عبادی، داریوش صفوت، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی و داریوش طلایی ادامه یافت.
شیوه نوازندگی این ساز پس از ورود به رادیو تغییر کرد. احمد عبادی فرزند کوچک میرزا عبدالله در سال 1327 توسط اسماعیل نوّاب صفا به رادیو دعوت شد و برای اوّلین بار در مرداد ماه سال 1327 صدای سه تارش از رادیو پخش گردید. پیش از آن شیوۀ قدما در نوازندگی سه تار بدین شکل بود که تمامی سیم ها با یکدیگر به صدا در می آمد ولی عبادی شیوه خلوت نوازی یا تک سیم نوازی را سرلوحه کار خویش قرار داد. عبادی گر چه فرزند میرزا عبدالله بود ولی مرگ زود هنگام پدر این فرصت را به او نداد تا از محضرش استفاده کند. بنابراین بعدها نوازندگی سه تار را از خواهران خود خصوصاً ملوک خانم که سه تار را به شیوۀ پدر می نواخت فرا گرفت. با این وجود، عبادی شیوه سه تار نوازی پدر را دنبال نکرد و خود در این فن، صاحب شیوه مخصوصی شد.
پس از فوت استاد صبا شیوه نوازندگی قدما چندان پیگیری نشد و سه تار نوازی عملاً به سلایق شخصی میل کرد. به عبارتی هر یک از نام آوران نوازندگی این ساز با استفاده از منابع مختلف و لحاظ سلیقه های شخصی به الگوهای متفاوتی از نوازندگی سه تار دست یافتند. این تفاوت ها به گونه ای است که یک شنونده کم آشنا هم با چند بار گوش دادن متوجه آن ها می شود. از شاگردان مستقیم ابوالحسن صبا می توان به دکتر داریوش صفوت، دکتر تفضلی و محمود تاجبخش اشاره کرد.
از دیگر نوازندگان مطرح سه تار می توان به نام های عطا جنگوک، داریوش پیرنیاکان، مسعود شعاری، بهداد بابایی، رامین جزایری و فرشاد توکلی اشاره کرد که برخی از ایشان تلفیقی از شیوه های گوناگون همراه با سلیقه های شخصی را در سه تار نوازی سنتی دنبال می کنند و برخی دیگر مانند رامین جزایری و فرشاد توکلی دنباله رو شیوه ابوالحسن صبا هستند.
سه تار سازی سبک، کم حجم و نسبتاً ارزان قیمت است و صدایی ملایم دارد. به همین دلیل علاقه مندانش بیشتر از دیگر سازهای ایرانی مانند تار، سنتور و کمانچه هستند. به غیر از اساتیدی که نام و نمونه کارشان در این مجموعه آمده است، نوازندگان زیادی هم اینک به نواختن و آموزش این ساز ظریف مشغول هستند، افرادی مانند حمید سکوتی، هادی آذرپیرا، مهرداد ترابی، بهنام وادانی، قشنگ کامکار، وصال عرب زاده، انوش جهانشاهی، امیر حسین پورجوادی، بهاره فیاضی، فرید خردمند، عرفان گنجه ای، علی بوستان، امین رامین، سروش قهرمانلو، مهدی رستمی، سیاوش کرمی، حافظ ناظری، تهمورس پورناظری، علیرضا مرتضوی، مژگان شجریان، آرشام قادری، وحید خسروی، بهراد توکلی، سپیده مشکی، کاوه گرایلی و ....
سه تار از سازهای زهی زخمه ای موسیقی ایرانی است که در گذشته سه سیم و امروزه چهار سیم دارد. در دوره قاجار عارفی به نام مشتاق علیشاه سیم چهارم را به آن افزود و از اینرو به سیم مشتاق مشهور شد.
کاسۀ طنینی آن از جنس چوب و گلابی شکل است. چهار سیم ساز پس از بسته شدن به سیم گیری که زیر کاسه قرار دارد و گذشتن از روی خرکی که روی صفحۀ چوبی کاسه قرار دارد، طول دسته را نیز طی می کنند و سرانجام به گوشی ها که درجعبه ای به نام سرپنجه قرار دارد بسته می شوند.
بر دستۀ سه تار تعداد 28 دستان (پرده) بسته میشود. سه تار با زخمه زدن بوسیلۀ ناخن انگشت سبّابۀ دست راست به سیمها نواخته می شود.
سه تار به جهت تعداد پرده ها، محل قرار گرفتن پرده ها روی دسته و کوک سیمها بسیار شبیه به تار است، از اینرو نوازندگان سه تار با تار نیز آشنایی زیادی دارند.
از نوازندگان معروف این ساز می توان از جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، مسعود شعاری، کیهان کلهر نام برد.
1-برای آموزش سه تار چه متد هایی وجود دارد؟
2- آیا نواختن سه تار سخت است؟
3-آیا یادگیری این ساز برای من دیر نیست؟
4- از چه موقع بایستی ساز را تهیه کنم؟
5- در حال حاضر قیمت یک سه تار چقدر است و من به چه نوع سازی نیاز دارم؟
6- آیا سه تار واقعا سه سیم دارد؟
7- آیا آموزش سه تار برای کودکان نیز مناسب است؟
8- قبل یا همزمان با فراگیری سه تار چه درس های دیگری به من کمک می کند تا نواختن این ساز را بهتر بیاموزم؟
9- چه مدت زمانی طول می کشد تا من بتوانم این ساز را در حد قابل قبولی بنوازم؟
10- شیوه آموزش برای ساز چگونه است؟ آیا در طی دوره آموزشی ناگهان درس ها سخت می شود؟
1- برای آموزش سه تار چه متد هایی وجود دارد؟
بلی کتاب های هنرستان موسیقی (روح اله خالقی)، آموزش سه تار (جلال ذوالفنون)، دستور تار و سه تار حسین علیزاده
"; 2- آیا نواختن سه تار سخت است؟
هیچ سازی آسان یا سخت نیست و برای نواختن هر کدام بایستی روزانه تمرین کنید. خوب نواختن هر سازی به دو عامل زمان و تمرین نیاز دارد. سازهایی مانند پیانو یا سنتور از آنجا که از قبل کوک شده اند، در ابتدا صدایی بسیار دلنشین تر دارند. اما سازی مانند ویلن که هنرجو خود بایستی صدای مورد نظر را ایجاد کند کمی سخت تر بنظر می رسد.
3- آیا یادگیری این ساز برای من دیر نیست؟
آموختن موسیقی در هیچ سنی دیر نیست. بقول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است!
4- از چه موقع بایستی ساز را تهیه کنم؟
قبل از تهیه ساز حتما با مربی خود مشورت کنید. حدودا از جلسه دوم یا سوم بهتر است که ساز را داشته باشید.
5- در حال حاضر قیمت یک سه تار چقدر است و من به چه نوع سازی نیاز دارم؟
با حداقل 100000 تومان می توان یک سه تار خرید اما حدودا با 200 الی 250 هزار تومان می توانید یک سه تار متوسط خوب تهیه کنید. قبل از تهیه ساز با مربی خود مشورت کنید. تهیه ساز از سازنده همیشه به صرفه تر و مطمئن تر است.
6- آیا سه تار واقعا سه عدد تار دارد؟
این ساز در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد. بنابر گفته ابوالحسن صبا، سیم چهارم را درویشی به نام مشتاق علیشاه به سهتار اضافه کرده است.
7- آیا کودکان نیز می توانند به فراگیری این ساز بپردازند؟
بلی از آنجا که سه تار سایز کوچک برای کودکان هم هست از سنین کم هم می توانند به فراگیری سه تار بپرداند. بهترین سن برای شروع نوازندگی از دوران کودکی است. توجه داشته باشید در این سنین اگرچه فراگیری کودکان بسیار بالا است اما بدلیل زود خسته شدن کودکان از کارهایی که نیاز به تمرکز زیادی دارد، بهتر است برای پیشرفت بیشتر، زمان تمرینات آنان را کوتاه تر و به دفعات بیشتر تقسیم کرد.
8- قبل یا همزمان با فراگیری سه تار چه درس های دیگری به من کمک می کند تا نواختن این ساز را بهتر بیاموزم؟
آموختن مبانی موسیقی (سلفژ و تئوری) به یادگیری شما کمک می کند. همینطور گوش دادن به آثار صوتی که شامل تکنوازی سه تار باشد و خواندن کتاب های مربوط به موسیقی نیز موثر است.
9- چه مدت زمانی طول می کشد تا من بتوانم این ساز را در حد قابل قبولی بنوازم؟
دوره مقدماتی حدودا هفت ماه طول می کشد. البته این زمان بسته به زمان تمرین هر هنرجو متفاوت است.
10- شیوه آموزش برای ساز چگونه است؟ آیا در طی دوره آموزشی ناگهان درس ها سخت می شود؟
شیوه آموزشی برای همه سازها به تدریج و از آسان به دشوار می باشد. در صورت تمرین مرتب روزانه و فراگیری کامل درس ها ، درس های جدید بسیار ساده خواهند بود.
- حدود 80 سانتی متر نخ قرقره را با گره زدن یا خیس کردن و یا استفاده از مقدار کمی سریش به دور گوشی می پیچانیم (در جهت خلاف عقربه های ساعت )
-حدود 120 سانتی متر از سیم مورد نظر را جدا کرده ودو سر آن را به صورت زنجیر وار می پیچیم؛البته چندین روش برای حلقه کردن سیم وجود دارد که در اینجا یک روش را توضیح می دهیم. برای این منظور حدود 5 سانتی متر از سر سیم را روی طول سیم قرار می دهیم، طوریکه یک حلقه درست شود ، بعد با انگشت اشاره و شست حلقه را می فشاریم و با انگشتان دست دیگر شروع به تاباندن سیم می کنیم. باید دقت نمود که سیمها بصورت زنجیر و بهم بافته شوند و یکی تنها بدور دیگری بیچیده نشود. در این قسمت نیز میتوان از دستگاه کوچکی به نام سیم تاب که توسط استاد قنبری مهر طراحی شده هم کمک گرفت. برای اطمینان از گره درست و سالم می توان پس از انداختن سیمها هر کدام را با دست گرفته و کشید تا از باز نشدن آن در ضمن نوازندگی حتم داشته باشیم.در ضمن هر جفت سیم در تار حتما باید از یک قرقره جدا شود.چون این احتمال وجود دارد که جنس سیمهای هر قرقره متفاوت باشد و صدای یک جنسی ندهد. به همین دلیل نیز در صورت پاره شدن و یا آسیب یک سیم, هر دو سیم با هم تعویض میشود.(یک پیشنهاد مفید این است که قبل از گره زدن سیم اصلی , و از انجایی که گره سیم برای کوک ماندن ساز بسیار مهم است, می توان با استفاده از سیمهای کهنه که از روی ساز باز می شود چندین بار گره زدن را تمرین کرد و در نهایت سیم نو را گره زد.)
-یکی از دو سر حلقه شده سیم را که گره ضعیفتری دارد را به نخ قرقره گره می زنیم و سر دیگر که گره حلقه بهتر شده را در سیم گیر قرار می دهیم، سپس در حالیکه گوشی را در جهت خلاف عقربه های ساعت می پیچانیم، با دست دیگر سیم را می کشیم که محکم و در حالت کشش به دور گوشی بسته شود .این کار باعث میشود تا سیم روی گوشی فر نخورد چون در صورت فر خوردن در زمان نوازندگی به آهستگی کوک باز می کند و نوازنده را آزار می دهد. باید توجه داشت که سیم به صورت نامنظم روی گوشی پیچیده شودو به اصطلاح سیم روی سیم بیفتد و خود را محکم کند و در حین نوازندگی کشش سیم کم نشود . اما در دورهای آخر سیم باید در راستای شیار شیطانک بسته شود که سیم از روی گوشی تا شیطانک به صورت صاف قرار گیرد .
-بعد از کوک کردن سیم، چندبار آنرا گرفته و به آرامی به سمت بالا در حدود یک سانتیمتری می کشیم که در این صورت سیم مقداری کش می آید که با کوک کردن مجدد به فرکانس مورد نظر می رسیم .( نکته ایمنی بسیار مهم اینکه به دلیل احتمال پاره شدن سیم در زمان کشیدن سیم برای اطمینان از محکم شدن گره ویا کشش ان برای جا انداختن سیم , صورت خود را در حین اینکار از ساز به حد کافی دور نگاه داریم).
-نکته بسیار مهمی قابل ذکر است که در صورت عدم رعایت آن کوک کردن تار یکی از مشکلترین کارهای دنیا میشود و آن اینکه در برخی از موارد هنگام کوک کردن، سیم در شیار شیطانک یا خرک حرکت نرم خود را ندارد و به اصطلاح گیر می کند. در اینگونه موارد باید شیارها را به پودر مخصوص(که خصوصا برای این کار ساخته میشود) یا صابون و یا در دسترس تر از همه پودر مغزی مداد (گرافیت) آغشته کرد تا حرکت سیم در آنها روان شود .این کار چنانچه در مقاله کوک تار نیز گفته ایم باعث ثابت ماندن کوک در حین نوازندگی میشود.
-برای جلوگیری از آسیب رسیدن به پوست و بجا نماندن جای فشار سیمها بروی کاسه تار در انتهای دهنه بزرگ (محلی که سیمهای تارروی کاسه مینشیند ,حد فاصله خرک وسیمگیر)چیزی مثل برشی از کاغذ ، مقوای گلاسه ، تیغ ژیلت ، پوست چند لایه تار ، پوست دف یا چسب کاغذی قرار می دهیم.
- یک نکته بسیار مهم این که پس از انداختن سیم ها, سعی کنید ته سیم باقی مانده از گره را با خم و راست کردن از بیخ محل گره بشکنید تا هیچ زایده ای از آن باقی نماند که در حین نوازندگی در مچ دست ایجاد خراش یا زخم کند.از بریدن یا قطع آن هم خوداری کنید ,چون حتما از انتها قطع نمی شود و ته سوزن مانندی باقی می ماند که در دست فرو می رود.
- زمان تعویض سیم بستگی به ساعات تمرین روزانه ، فشار دست نوازنده ، مرغوبیت سیم، رطوبت محیط و ... دارد . معمولا سیم ها بعد از مدتی دچار زنگ زدگی ، رنجه شدن در قسمت پشت پرده ها ( در اثر انگشت گذاری ) ، عدم پایداری کوک ، دو صدایی و گز زدن می شوند که در این صورت باید تعویض شوند .این زمان از چند روز برای نوازنده پرتمرین حرفه ای , تا چند ماه برای نوازنده تفننی می تواند متفاوت باشد.
سیم های سفید(Do)وهنگام با قطر 18/0 میلی متر و گاه ضخیم تر ,از جنس فولادی در دو نوع با روکش کروم و بدون روکش موجود می باشد . البته انواع سیم فقط به این دو نوع منحصر نمیشود و آلیاژ هر قرقره سیم با قرقره دیگر متفاوت است و معمولا نوازندگان با روشهای خاص خود کیفیت آلیاژ را حدس میزنند. گاه آنرا در معرض اتش میگیرند و بعضی لَختی سیم و فر نخوردن آنرا مطلوب می دانند. معمولا صدای سیم هایبدون روکش کروم زنگ دارتر, بازتر و شفاف تر است وسیم های روکش دار صدایی تمیزتر و قدری گرفته تر و البته با صدای اضافه کمتر و مناسب برای ضبط دارد که نوازندگان می توانند با در نظر گرفتن صدای سازشان، فشار پنجه و مضراب ، سلیقه شخصی و موارد دیگر نوع و ضخامت سیم های سفید را انتخاب کنند. در بعضی از موارد از سیمهای با قطر 19/0 و 20/0 میلیمتر و گاهضخیم تر نیز استفاده می شود .
سیم های زرد ( قرمز)(Sol)معمولا با قطر 20/0میلی متر و بم با قطر 35/0میلی متر از جنس برنز می باشند.برای تار تا 30 سال قبل از جنس برنجی که زرد رنگ بودند استفاده می شد که صدای کم زنگ تری داشت و کیفیت بهتر صدای سیمهای برنزی جدید باعث از رده خارج شدن سیمهای برنجی شد ولی اسم آن یعنی سیم زرد باقی ماند.گاه نوازندگان با توجه به نکات مذکور از قطر 22/0میلی متر برای سیم های زرد وقطر 38/0 و 40/0 میلی متر برای سیم های بم نیز استفاده می کنند . قطر سیم های زرد معمولا 0/2 میلی متر از سیم های سفید بیشتر می باشند.البتهمدتی است که سیمهایی با ضخامت های اعداد فرد بین شماره های زوج در بازار مشاهده میشود که برای نوازندگانی که دارای گوشهایی حساس و دقیق هستند راهگشاست.بطور کلی سیمهایی که در تار و سه تار استفاده میشوند سیم هایی برای مصارف صنعتی بودند ولی در حال حاضر شرکت هایی وجود دارند که علاوه بر سیم های صنعتی،سیم ساز(Music Wire)هم تولید می کنند؛ از جمله وبر(Weber)در فرانسه و شرکت پیرامید(Pyramid)در آلمان .
شرکت های تولیدکننده از این سیم ها جهت هسته مرکزی سیم های فنری و تولید این سیمها برای نتهای زیر بعضی از پیانوها استفاده می کنند.
برای سیمهای سه تار نیز بطور معمول از همین سیمها استفاده می شود ولی به دلیل تنوع سلیقه در طرز نواختن سه تار , شماره سیمهایگوناگونی برای سه تار های مختلف بکار گرفته می شود.
وقتی در جمعی نام از استاد حسن کسایی می آید ، در وجود شنونده ناخواسته حسی از احترام و معنویت پدیدار می شود . چرا که سخن از انسانیست که همیشه و از هر زبان فقط و فقط تحسین و تمجید می شنوی . و هنگامی که سخن از هنر ایشان به میان می آید ، خواه گوینده استادی باشد و خواه هنرجویی و خواه یک مشتاق به موسیقی باز حالتی از تعظیم در برابر هنر ایشان احساس میکنی .
غنیمتی ست اگر این استاد بزرگ و بی همتای « نی » و نوازنده صاحب سبک و بسیار شیرین نواز « سه تار » توصیه ای برای « سه تار نوازان » داشته باشند .
استاد حسن کسایی:
« سه تار ساز سهل و ممتنعیست ، یعنی هر کس شش ماه سه تار میزند ، فکر می کند به پایان راه رسیده است . ولی مضراب هایی که در سه تار هست و اصلا اسلوب ساز زدن سه تار بسیار مشکل است و گردش صحیح ناخن و انگشت گذاری اگر در یک پوزیسیون (انگشت) غلط گذاشته شود ، امکان ندارد بشود اون جمله را صحیح اجرا کرد . اینست که دقت می خواهد. توصیه ای که می کنم ، به سه تار استاد صبا که نوارهایش موجود است و استاد ارسلان درگاهی و استاد عبادی گوش و توجه کنند. بقیه هم خوب سه تار زدند، اما این سه استاد را ترجیح می دهم »
شرکت در کلاس آموزش سه تار و تار در همه سنین امکان پذیر است. اموزش تار و سه تار به دو روش انجام می شود:
- روش سنتی گوشی یا سینه به سینه و یا مکتبخانه ای
- روش نوین تدریس از روی کتاب
کلاسهای موسیقی (آموزش تار) به صورت جلسات خصوصی و نیمه خصوصی برگزار می شود و مدرس تار در طول جلسه به آموزش درس جدید تار و رفع اشکالات تئوری و عملی هنرجو می پردازند.
ساز شناسی تار
تار از سازهای زهی و ایرانی است که با زخمه نواخته میشود.
در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود.
تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ ساز شناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است.
ساز تار به سازسه تاراز جهاتی مشابه است و از یک خانواده محسوب می شوند. شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سهتار بالعکس است (از پایین به بالا). این دو ساز از نظر تعداد پردهها نیز با هم شباهت دارند.
از نوازندگان پیشین ساز تار می توان از اساتیدی چون :آقا علیاکبر خان فراهانی،آقا حسینقلی، میرزاعبدالله، درویش خان، اسماعیل ساقی، علینقی وزیری، موسی معروفی، نصرالله زرینپنجه،علیاکبر شهنازی،مرتضی نیداوود،عبدالحسین شهنازی، غلامحسین بیگجهخانی، لطفالله مجد، عطا جنگوک، فریدون حافظی، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی
تار سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، میتواند با آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تک نوازی و هم نوازی را دارا میباشد.
سن آموزش تار
اموزش ساز تار در همه سنین امکان پذیر است. کودکان از حدود 7سالگی می توانند به یادگیری تار بپردازند ولی شروع کلاس آموزش تار بهتر است بعد از گذراندن دوره اموزش موسیقی کودک (ارف) باشد . نوجوانان و بزرگسالان هم می توانند به آموزش تار بپردازند .آموزش موسیقی در هیچ سنی دیر نیست و علاوه بر اینکه بعنوان تفریح محسوب می شود می تواند در تقویت حافظه و توانایی های ذهنی، و هماهنگی چشم ودست نقش داشته باشد.
میزان تمرین آموزش تار
پیشرفت در یادگیری موسیقی و کلیه رشته های هنری بتدریج و به آرامی انجام می شود و برای موفقیت و کسب مهارت، تمرین و ممارست لازم است. پیشرفت هنرجویان در نواختن تار بستگی به میزان تمرین و استعداد آنها دارد و تمرین روزانه و مداوم معمولا کارایی بیشتری دارد.